به اولین سایت تخصصی هواداران بارسلونا در ایران خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات سایت، ثبت نام کنید و یا با نام کاربری خود وارد شوید!

شناسه کاربری:
کلمه عبور:
ورود خودکار

نحوه فعالیت در انجمن‌های سایت
دوستان عزیز توجه کنید که تا زمانی که با نام کاربری خود وارد نشده باشید، تنها می‌توانید به مشاهده مطالب انجمن‌ها بپردازید و امکان ارسال پیام را نخواهید داشت. در صورتی که تمایل دارید در مباحث انجمن‌های سایت شرکت نمایید، در سایت عضو شده و با نام کاربری خود وارد شوید.

پیشنهاد می‌کنیم که قبل از هر چیز، با مراجعه به انجمن قوانین و شرح وظایف ضمن مطالعه قوانین سایت، با نحوه اداره و گروه‌های فعال در سایت و همچنین شرح وظایف و اختیارات آنها آشنا شوید. به علاوه دوستان عزیز بهتر است قبل از آغاز فعالیت در انجمن‌ها، ابتدا خود را در تاپیک برای آشنایی (معرفی اعضاء) معرفی نمایند تا عزیزان حاضر در انجمن بیشتر با یکدیگر آشنا شوند.

همچنین در صورتی که تمایل دارید در یکی از گروه‌های کاربری جهت مشارکت در فعالیت‌های سایت عضو شوید و ما را در تهیه مطالب مورد نیاز سایت یاری نمایید، به تاپیک اعلام آمادگی برای مشارکت در فعالیت‌های سایت مراجعه نموده و علائق و توانایی های خود را مطرح نمایید.
تاپیک‌های مهم انجمن
در حال دیدن این عنوان: ۲ کاربر مهمان
این عنوان قفل شده است!
     
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم)
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام: ۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی
- ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور
- جوزپ گواردیولا
گروه:
- كاربران بلاک شده
سوره یوسف
آیه 1، 2

-----------------------------------------
آيه
الر تِلْكَ ءَايَتُ الْكِتَبِ الْمُبِينِ‏
إِنَّآ أَنْزَلْنَهُ قُرْءَناً عَرَبِيّاً لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ‏
-------------------------------------------
ترجمه
الف لام را. آن است آيات كتاب روشنگر.
همانا ما آن را قرآنى عربى نازل كرديم، باشد كه بيانديشيد.
-----------------------------------------
نکته ها
درباره حروف مقطّعه نظرات مختلفى بيان شده است، از جمله:
1. قرآن، اين معجزه الهى از همين حروف الفبا تأليف يافته كه در اختيار همگان است.
2. نام سوره‏اى است كه با آن حروف آغاز شده است.
3. نوعى سوگند و قسم الهى است.
4. اسرار و رموزى بين خدا و پيامبر است.
امّا با توجّه به اينكه از ميان 29 سوره‏اى كه با حروف مقطّعه آغاز شده، در بيست و چهار مورد پس از آن، سخن از قرآن و معجزه بودن آن است، شايد بهترين وجه، همان نظر اوّل باشد.
قرآن به هر زبانى كه نازل مى‏شد، ديگران بايد با آن زبان آشنا مى‏شدند. امّا نزول قرآن به زبان عربى داراى مزايايى است، از جمله:
الف: زبان عربى داراى چنان گستردگى لغات و استوارى قواعد دستورى است كه در زبان‏هاى ديگر يافت نمى‏شود.
ب: طبق روايات زبان اهل بهشت، عربى است.
ج: مردم منطقه‏اى كه قرآن در آن نازل شد، عرب زبان بودند و امكان نداشت كه كتابِ آسمانى آنها به زبان ديگرى باشد.
خداوند در مورد قرآن و باران، هر دو تعبير به «نزول» نموده است، بين اين دو مشابهت‏هايى است كه ذكر مى‏كنيم:
الف: هر دو از آسمان نازل مى‏شوند. «و انزلنا من السماء ماءً»(3)
ب: هر دو طاهر و مطهّرند. «ينزّل عليكم من السماء ماءً ليطهّركم»(4)، «ربّنا وابعث فيهم رسولا... يعلّمهم الكتاب و الحكمة و يزكيّهم»(5)
ج: هر دو وسيله‏ى حياتند. «دعاكم لِما يحييكم»(6)، «لنحيى به بلدة ميتا»(7)
د: هر دو مبارك و مايه‏ى بركت‏اند. «و هذا كتاب انزلناه مبارك»(8)، «و نزّلنا من السماء ماء مباركاً»(9)
ه: قرآن چون باران، قطره قطره و آيه آيه نازل شده است. (نزول تدريجى)
شايد تأكيد بر عربى بودن قرآن، ردّ كسانى باشد كه گفتند: قرآن را فردى عجمى به پيامبر آموخته است. «...انّهم يقولون انّما يعلّمه بشر لسان الّذى يلحدون اليه اعجمى و هذا لسان عربىّ مبين»(10)
______________________________
3) مؤمنون، 18.
4) انفال، 11.
5) بقره، 129.
6) انفال، 24.
7) فرقان، 49.
8) انعام 92.
9) ق 9.
10) نحل، 103.
------------------------------------------
پيام ها
1- قرآن، از همين حروف الفبا (الف، لام، را،...)، تأليف يافته است. اگر مى‏توانيد شما هم از همين حروف، كتابى مثل قرآن بياوريد. «الر»
2- قرآن، داراى مقامى بس والا است.«تلك»
3- قرآن، مخاطب و خواننده را در آغاز، نسبت به استحكام آيات خود واقف ساخته، سپس به بيان مطالب ديگر مى‏پردازد. «آيات الكتاب المبين»*
4- نزول قرآن به زبان عربى از يك سو و فرمان تدّبر در آن از سوى ديگر، نشانه‏ى آن است كه مسلمانان بايد با زبان عربى آشنا شوند. «قرآناً عربيّاً لعلّكم تعقلون»
5 - قرآن، تنها براى تلاوت و تبّرك نيست، بلكه وسيله‏ى تعقّل و رشد بشر است. «لعلّكم تعقلون»
6- نوشته‏ها بايد روشن وروشنگر، هدفدار و هدايتگر باشد. «الكتاب المبين... لعلّكم تعقلون»*
7- براى رسيدن به سعادت، تنها نزول قرآن كافى نيست؛ بلكه بايد درباره‏ى آن تعقّل هم كرد. «انزلناه... لعلّكم تعقلون»*




۲ آبان ۱۳۹۰
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم)
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام: ۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی
- ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور
- جوزپ گواردیولا
گروه:
- كاربران بلاک شده
سوره یوسف
آیه 3

-----------------------------------------
آيه
نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَآ أَوْحَيْنَآ إِلَيْكَ هَذَا الْقُرْءَانَ وَ إِن كُنتَ مِن قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَفِلِينَ
------------------------------------------
ترجمه
ما با اين قرآن كه به تو وحى كرديم بهترين داستان را بر تو بازگو مى‏كنيم، در حالى كه تو پيش از آن، از بى‏خبران بودى.
--------------------------------------
نکته ها
«قَصَص» هم به معناى داستان وهم به معناى نقل داستان است.
قصّه و داستان در تربيت انسان سهم بسزايى دارد. زيرا داستان، تجسّم عينى زندگى يك اُمت و تجربه عملى يك ملّت است. تاريخ آئينه‏ى ملّت‏هاست و هر چه با تاريخ و سرگذشت پيشينيان آشنا باشيم، گويا به اندازه عمر آن مردم زندگى كرده‏ايم. حضرت على عليه السلام در نامه سى‏ويكم نهج‏البلاغه خطاب به فرزندش امام حسن‏عليه السلام جمله‏اى دارند كه مى‏فرمايند: فرزندم! من در سرگذشت گذشتگان چنان مطالعه كرده‏ام و به آنها آگاهم كه گويا با آنان زيسته‏ام و به اندازه‏ى آنها عمر كرده‏ام.
شايد يكى از دلايل اثرگذارى قصّه و داستان بر روى انسان، تمايل قلبى او به داستان باشد. معمولاً كتاب‏هاى تاريخى و آثار داستانى در طول تاريخ فرهنگ بشرى رونق خاصى داشته و قابل فهم و درك براى اكثر مردم بوده است، در حالى كه مباحث استدلالى و عقلانى را گروه اندكى پيگيرى مى‏كرده‏اند.
در روايات، به كلّ قرآن «احسن القصص» اطلاق شده است و اين منافاتى ندارد كه در ميان كتب آسمانى، قرآن «احسن‏القصص» باشد و در ميان سوره‏هاى قرآن، اين سوره «احسن القصص» باشد.(11)
تفاوت داستان‏هاى قرآن با ساير داستان‏ها:
1. قصّه‏گو خداوند است. «نحن نقصّ»
2. هدفدار است. «نقصّ عليك من انباء الرّسل مانثبّت‏به فؤادك»(12)
3. حقّ است، نه خيال. «نحن نقصّ عليك نبأهم بالحقّ»(13)
4. بر اساس علم است، نه گمان. «فلنقصنّ عليهم بعلمٍ»(14)
5. وسيله‏ى تفكّر است، نه تخدير. «فاقصص القصص لعلّهم يتفكّرون»(15)
6. وسيله‏ى عبرت است، نه تفريح و سرگرمى. «لقد كان فى قصصهم عبرة»(16)
داستان حضرت يوسف، «احسن القصص » است، زيرا:
1. معتبرترين داستان‏ها است. «بما اوحينا»
2. در اين داستان، جهاد با نفس كه بزرگ‏ترين جهاد است، مطرح مى‏شود.
3. قهرمان داستان، نوجوانى است كه تمام كمالات انسانى را در خود دارد. (صبر، ايمان، تقوا، عفاف، امانت، حكمت، عفو و احسان)
4. تمام چهره‏هاى داستان، خوش عاقبت مى‏شوند. مثلا يوسف به حكومت مى‏رسد، برادران توبه مى‏كنند، پدر بينايى خود را بدست مى‏آورد، كشور قحطى زده نجات مى‏يابد و دلتنگى‏ها و حسادت‏ها به وصال و محبّت تبديل مى‏شود.
5. در اين داستان مجموعه‏اى از اضداد در كنار هم طرح شده‏اند: فراق و وصال، غم و شادى، قحطى و پرمحصولى، وفادارى و جفاكارى، مالك و مملوك، چاه و كاخ، فقر و غنا، بردگى و سلطنت، كورى و بينايى، پاكدامنى و اتهام ناروا بستن.
نه فقط داستان‏هاى الهى، بلكه تمام كارهاى خداوند، «اَحسن» است. زيرا:
1. بهترين آفريدگار است. «احسن الخالقين»(17)
2. بهترين كتاب را دارد. «نزّل احسن الحديث»(18)
3. بهترين دين را دارد. «و من احسن ديناً ممّن اسلم وجهه لله»(19)
4. بهترين پاداش را مى‏دهد. «ليجزيهم اللَّه احسن ما عملوا»(20)
و در برابر اين بهترين‏ها، خداوند بهترين عمل را از انسان خواسته است. «ليبلوكم ايّكم احسن عملاً»(21)
غفلت در قرآن به سه معنى مطرح شده است:
الف: غفلت بد، نظير آيه‏ى «و انّ كثيراً من النّاس عن آياتنا لغافلون»(22) همانا بسيارى مردم از آيات ما غافلند.
ب: غفلت خوب، نظير آيه‏ى «انّ الّذين يرمون المحصنات الغافلات المؤمنات لعنوا فى الدنيا و الآخرة»(23) كسانى‏كه بر زنان پاكدامن و غافل از فحشا، تهمت زنا مى‏زنند در دنيا و آخرت لعنت شده‏اند.
ج: غفلتِ طبيعى به معناى بى‏اطلاعى، نظير همين آيه مورد بحث؛ «و ان كنت من قبله لمن الغافلين» كه خدا براى حفظ حرمت و احترام پيامبر نمى‏فرمايد: «كنت من قبله لمن الجاهلين»
_____________________________
11) تفسير كنزالدقائق.
12) هود، 120.
13) كهف، 13.
14) اعراف، 7.
15) اعراف، 176.
16) يوسف، 111.
17) مؤمنون، 14.
18) زمر، 23.
19) نساء، 125.
20) نور، 38.
21) هود، 7.
22) يونس، 92.
23) نور، 23.
-----------------------------------------
پيام ها
1- در داستان‏هاى قرآن، قصّه‏گو خداوند است. «نحن نقصّ»
2- قصّه گو (و نويسنده آن)، بايد معتبر و مطمئن باشد. «نحن نقصّ»*
3- از نظر روانى و تربيتى، براى تأثير بهتر، بايد مقدّمه چينى كرد. (قبل از شروع قصّه، مقدّمه چينى مى‏كند كه مى‏خواهم قصه بگويم، آن هم بهترين قصّه.) «نحن نقصّ عليك احسن القصص»*
4- بهترين سخن‏ها، در اختيار بهترين افراد است. «نحن نقصّ... احسن القصص»*
5 - براى الگو دادن به ديگران، بهترين‏ها را انتخاب ومعرّفى كنيم. «احسن... »
6- قرآن بازگوكننده‏ى داستان‏ها، با بهترين وزيباترين بيان است. «احسن‏القصص»
7- بهترين داستان، آن است كه بر اساس وحى باشد. «احسن القصص بما اوحينا»
8 - پيامبر امّى قبل از نزول وحى، نسبت به تاريخِ گذشته بى‏خبر و ناآشنا بود. «...لمن الغافلين»
9- قرآن، از ميان برنده غفلت‏ها و بى‏خبرى‏هاست. «من قبله لمن الغافلين»




۲ آبان ۱۳۹۰
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم)
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام: ۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی
- ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور
- جوزپ گواردیولا
گروه:
- كاربران بلاک شده
سوره یوسف
آیه 4

-----------------------------------------
آيه
إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَأَبَتِ إِنِّى رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَباً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِى سَجِدِينَ
-------------------------------------------
ترجمه
آنگاه كه يوسف به پدر خويش گفت اى پدر همانا من (در خواب) يازده ستاره با خورشيد و ماه ديدم، آنها را در برابر خود سجده‏كنان ديدم.
--------------------------------------------
نکته ها
داستان حضرت يوسف، با رؤيا شروع مى‏شود. به گفته علامه طباطبايى در تفسيرالميزان، داستان يوسف با خوابى شروع مى‏شود كه او را بشارت مى‏دهد و نسبت به آينده‏اى روشن اميدوار مى‏سازد تا او را در مسير تربيت الهى صابر و بردبار گرداند.
به جز بنيامين، ديگر برادران او از مادر جدايى بوده‏اند. حضرت يعقوب نيز فرزند حضرت اسحاق و او فرزند حضرت ابراهيم‏عليهم السلام است.(24)
خواب اولياى الهى، متفاوت است؛ گاهى نيازمند تعبير است، مثل خوابِ حضرت يوسف و گاهى به تعبير نياز ندارد، بلكه عين واقع است. مانند خواب حضرت ابراهيم كه مأمور مى‏شود تا اسماعيل را ذبح كند.
سخنى درباره‏ى رؤيا و خواب ديدن‏
پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله مى‏فرمايد: «الرؤيا ثلاثة: بشرى من اللَّه، تحزين من الشيطان، و الّذى يحدث به الانسان نفسه فيراه فى منامه»(25)، خواب بر سه قسم است: يا بشارتى از سوى خداوند است، يا غم و اندوهى از طرف شيطان است و يا مشكلات روزمره انسان است كه در خواب آن را مى‏بيند.
برخى از دانشمندان و روان‏شناسان، خواب ديدن را در اثر ناكامى‏ها و شكست‏ها دانسته و به ضرب‏المثلى قديمى استشهاد كرده‏اند كه: «شتر در خواب بيند پنبه دانه» و برخى ديگر خواب را تلقينِ ترس گرفته‏اند، بر اساس ضرب‏المثلى كه مى‏گويد: «دور از شتر بخواب تا خواب آشفته نبينى» و بعضى ديگر خواب را جلوه غرائز واپس زده دانسته‏اند. امّا عليرغم تفاوت‏هايى كه در خواب‏ها و رؤياها وجود دارد، كسى اصل خواب ديدن را انكار نكرده است و البتّه بايد به اين نكته توجّه داشت كه همه خواب‏ها با يك تحليل، قابل بررسى نيستند.
مرحوم علامه طباطبايى در تفسير الميزان(26) مى‏گويد: سه عالم وجود دارد؛ عالم طبيعت، عالم مثال، عالم عقل. روح انسان به خاطر تجردّى كه دارد، در خواب با آن دو عالم ارتباط پيدا مى‏كند و به ميزان استعداد و امكان، حقايقى را درك مى‏كند. اگر روح كامل باشد، در فضاى صاف حقايق را درك مى‏كند. و اگر در كمال به آخرين درجه نرسيده باشد، حقايق را در قالب‏هاى ديگر مى‏يابد. همانطور كه در بيدارى، شجاعت را در شير و حيله را در روباه و بلندى را در كوه مى‏بينيم، در خواب، علم را در قالب نور، ازدواج را در قالب لباس و جهل و نادانى را به صورت تاريكى مشاهده مى‏كنيم.
ما بحث ايشان را با ذكر مثال‏هايى بيان مى‏كنيم؛ كسانى‏كه خواب مى‏بينند چند دسته‏اند:
دسته اوّل، كسانى‏كه روح كامل و مجردى دارند و بعد از خواب رفتنِ حواس، با عالم عقل مرتبط شده و حقايقى را صاف و روشن از دنياى ديگر دريافت مى‏كنند. (نظير تلويزيون‏هاى سالم با آنتن‏هاى مخصوص جهت‏دار كه امواج ماهواره‏اى را از نقاط دور دست مى‏گيرد.) اينگونه خواب‏ها كه دريافت مستقيم و صاف است، نيازى به تعبير ندارد.
دسته دوم، كسانى هستند كه داراى روح متوسط هستند و در عالم رؤيا، حقايق را ناصاف و همراه با برفك و تشبيه و تخيّل دريافت مى‏كنند. (كه بايد مفسّرى در كنار دستگاه گيرنده، ماجراى فيلم را توضيح دهد وبه عبارتى، عالمى آن خواب را تعبير كند.)
دسته سوم، كسانى هستند كه روح آنان به قدرى متلاطم و ناموزون است كه خواب آنها مفهومى ندارد. (نظير صحنه‏هاىِ پراكنده و پربرفك تلويزيونى كه كسى چيزى سردرنمى‏آورد.) اين نوع رؤياها كه قابل تعبير نيستند، در قرآن به «اضغاث احلام» تعبير شده است.
قرآن در سوره‏هاى مختلف، از رؤياهايى نام برده كه حقيقت آنها به وقوع پيوسته، از جمله:
الف: رؤياى يوسف‏عليه السلام درباره سجده‏ى يازده ستاره و ماه و خورشيد بر او كه با رسيدن او به قدرت و تواضع برادران و پدر و مادر در برابر او تعبير گرديد.
ب: رؤياى دو يار زندانىِ يوسف كه بعداً يكى از آنها آزاد وديگرى اعدام شد.
ج: رؤياى پادشاه مصر درباره گاوِ لاغر و چاق كه تعبير به قحطى و خشكسالى بعد از فراخ شد.
د: رؤياى پيامبر اسلام‏صلى الله عليه وآله درباره عدد اندك مشركان در جنگ بدر كه تعبير به شكست مشركان شد.(27)
ه: رؤياى پيامبر اسلام‏صلى الله عليه وآله درباره ورود مسلمانان با سر تراشيده به مسجدالحرام كه با فتح مكّه و زيارت خانه خدا تعبير شد(28)
و: رؤياى حضرت ابراهيم در مورد ذبح فرزندش حضرت اسماعيل.(29)
از قرآن كه بگذريم در زندگى خود، افرادى را مى‏شناسيم كه در رؤيا از امورى مطلع شده‏اند كه دست انسان به صورت عادّى به آن نمى‏رسد.
حاج‏شيخ‏عباس‏قمى صاحب مفاتيح‏الجنان، به خواب فرزندش آمد و گفت: كتابى نزدم امانت بوده، آنرا به صاحبش برگردان تا من در برزخ راحت باشم. وقتى بيدار شد به سراغ كتاب رفت، با نشانه‏هايى كه پدر گفته بود تطبيق داشت، آن را برداشت. وقتى مى‏خواست از خانه بيرون برود، كتاب از دستش افتاد و كمى ضربه ديد. او كتاب را به صاحبش برگرداند و چيزى نگفت، دوباره پدرش به خواب او آمد و گفت: چرا به او نگفتى كتاب تو ضربه ديده است تا اگر خواست خسارت بگيرد و يا رضايت دهد.
_______________________________
24) تفسير مجمع‏البيان.
25) بحار، ج 14، ص 441.
26) تفسير الميزان، ج 11، ص 299.
27) انفال، 43.
28) فتح، 27.
29) صافات، 10.
------------------------------------------
پيام ها
1- فرزندان، بايد به درايت و دلسوزى پدر اعتماد و در مسائل زندگى با او مشورت كنند. «قال يوسف لابيه»*
2- پدر را به اسم صدا نزنيم. «يا اَبت»
3- پدر و مادر، بهترين مرجع براى حلّ مشكلات فرزندان هستند. «يا اَبت»
4- پدران و فرزندان در خطاب به يكديگر، از واژه‏هايى كه نشانه‏ى صميميّت، رحمت و شفقت است، استفاده كنند. «يا اَبت»*
5 - والدين به خواب‏هاى فرزندانشان توجّه كنند. «يا اَبت»
6- حضرت يوسف در ابتدا، تعبير خواب نمى‏دانست و لذا براى تعبير رؤيايش از پدر استمداد كرد. «يا اَبت»
7- گاهى رؤيا وخواب ديدن، يكى از راه‏هاى دريافت حقايق است. «انّى رأيت»
8 - در فرهنگِ خواب، اشيا، نماد حقايق مى‏شوند. (مثلاً خورشيد نشان پدر و ماه تعبير از مادر و ستارگان نشان برادران است.) «رأيت احد عشر كوكباً...»
9- ديدن ماه و خورشيد و ستارگان (به صورت هم زمان)، از شگفتى‏هاى رؤياى يوسف است. «كوكباً و الشمس و القمر»*
10- خوابِ اولياىِ خدا، واقعى است. «رأيت » در اين آيه «رأيتُ» تكرار شده است تا بگويد حتماً ديدم و گمان نشود ماجرا خيالى بوده است.
11- يوسف‏عليه السلام در خواب چنان ديد كه خورشيد و ماه و ستارگان، همانند موجودات داراى عقل، بر او سجده مى‏كنند. (جمله «رأيتهم» براى افراد عاقل بكار مى‏رود)*
12- انسان‏هاى برگزيده، به مقامى مى‏رسند كه مسجود ديگر انسان‏ها مى‏شوند. «رأيتهم لى ساجدين»*
13- گاهى در نوجوان، استعدادى هست كه بزرگترها را به تواضع وامى‏دارد. «ساجدين »
14- شروع داستان با رؤيا و پايان آن با تعبير آن، از بهترين روشها براى نوشتن داستان و سناريو است. «احسن القصص - رأيتهم لى ساجدين»*




۲ آبان ۱۳۹۰
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم)
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام: ۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی
- ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور
- جوزپ گواردیولا
گروه:
- كاربران بلاک شده
سوره یوسف
آیه 5

-----------------------------------------
آيه
قَالَ يَبُنَىَّ لَا تَقْصُصْ رُءْيَاكَ عَلَى‏ إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْداً إِنَّ الْشَّيْطَنَ لِلْإِنْسَنِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ
----------------------------------------
ترجمه
(يعقوب) گفت: اى پسر كوچكم خوابت را براى برادرانت بازگو مكن، كه برايت نقشه‏اى (خطرناك) مى‏كشند. زيرا شيطان، براى انسان دشمنى آشكار است.
-----------------------------------------
نکته ها
يكى از اصول زندگى، رازدارى است. اگر مسلمانان به مفاد اين آيه عمل مى‏كردند، اين همه كتب خطى، آثار علمى، هنرى و عتيقه‏هاى ما، در موزه كشورهاى خارجى جاى نمى‏گرفت و به اسم كارشناس، ديپلمات و جهانگرد از منابع و امكانات و منافع ما آگاه نمى‏شدند و در اثر سادگى يا خيانت، اسرارمان در اختيار كسانى‏كه دائماً در حال كيد و مكر بر عليه ما هستند، قرار نمى‏گرفت.
حضرت يوسف، خواب خود را دور از چشم برادران، به پدر گفت كه اين خود نشانه‏ى تيزهوشى اوست.
-----------------------------------------------
پيام ها
1- فرزندان را با مهربانى مورد خطاب قرار دهيد.«يا بنىّ»*
2- پدر و مادر بايستى رابطه‏اى صميمانه با فرزندان داشته باشند تا فرزندان بتوانند سخن خود را با آنان مطرح كنند. «يا بنىَّ»*
3- خطر حسادت در محيط خانه و جامعه را به فرزندان گوشزد كنيم. «يا بنىّ لا تقصص...»*
4- از كودكى و در خانواده رازدارى را به فرزندان بياموزيم. «يا بنىّ لا تقصص»*
5 - دانسته‏ها و اطلاعات، بايد طبقه‏بندى شود و محرمانه و غيرمحرمانه از هم جدا گردد. «لا تقصص»
6- هر حرفى را به هر كسى نزنيم. «لا تقصص»
7- كتمان فضايل به خاطر جلوگيرى از حسادت‏ها، كارى بايسته است. «لا تقصص»*
8 - با پى بردن به استعداد يك فرزند، آن را با ساير فرزندان مطرح نكنيم.«لا تقصص»*
9- در معرّفى افراد تيزهوش و نابغه، بايد احتياط كرد. «لا تقصص»*
10- حضرت يعقوب نيز داراى علم و موهبت تعبير خواب بوده است. «لا تقصص رؤياك»*
11- گاهى شيطان در آستين است. «اخوتك»*
12- پيشگيرى بهتر از درمان است. (نگفتن خواب به برادران، نوعى پيشگيرى از تحريك حسادت است) «لا تقصص رؤياك على اخوتك فيكيدوا»*
13- در خانواده انبيا نيز، مسايل ضد اخلاقى همچون حسد و حيله ميان فرزندان مطرح است.«يا بنىّ لا تقصص... فيكيدوا...»
14- زمينه‏هاى حسادت را شعله‏ور نكنيد. «لا تقصص... فيكيدوا»
15- حسادت، موجب ناديده گرفته شدن حقوق حتّى حقّ خويشاوندى مى‏گردد. «لا تقصص... فيكيدوا»*
16- برادران يوسف‏عليه السلام كه از خواب وى و مقام آينده او اطلاعى نداشتند چنان كردند. اگر اطلاع مى‏يافتند چه مى‏كردند؟! «لا تقصص... فيكيدوا»*
17- پيش بينى و آينده نگرى صفاتى ارزنده هستند. «لا تقصص... فيكيدوا»*
18- افشاى اسرار و برخى اخبار، ممكن است بسيار گران تمام شود. «لا تقصص... فيكيدوا»*
19- برخى اسرار به قدرى مهم هستند كه افشاى آن زندگى فرد يا افرادى را به مخاطره مى‏اندازد. «فيكيدوا لك كيداً»*
20- در موارد مهم و حسّاس بايد خطر را قبل از وقوع آن گوشزد كرد. «فيكيدوا لك كيداً»*
21- حضرت يعقوب در مورد كيد برادران نسبت به يوسف اطمينان داشت. «فيكيدوا لك كيداً»*
22- در پيش‏بينى مسايل مهم، گاهى اظهار سوءظن و يا پرده‏برداشتن از خصلت‏ها مانعى ندارد. «فَيَكيدوا لَك كَيدا»
23- لازم است والدين، از روحيات فرزندانشان نسبت به هم آگاه باشند تا بتوانند اعمال مديريّت كامل نمايند. «فَيَكيدُوا لَك كَيداً»
24- كيد وحيله، كارى شيطانى است. «فيكيدوا...انَّ الشَيْطان»
25- شيطان با استفاده از زمينه‏هاى درونى بر ما سلطه مى‏يابد. (حسادت برادران، زمينه را براى بروز دشمنى شيطان نسبت به انسان فراهم ساخت.) «فيكيدوا ... انّ الشيطان للانسان عدو مبين»
26- شيطان دشمن انسان است، حتّى اگر پيامبر زاده باشد. «انّ الشيطان للانسان عدوّ مبين»*
27- از كودكى، شيطان را به كودكان معرّفى و نقش او را بيان نماييد. «انّ الشيطان للانسان عدوّ مبين»*




۲ آبان ۱۳۹۰
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم)
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام: ۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی
- ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور
- جوزپ گواردیولا
گروه:
- كاربران بلاک شده
سوره یوسف
آیه 6

-----------------------------------------
آيه
وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلى‏ ءَالِ يَعْقُوبَ كَمَآ أَتَمَّهَا عَلَى‏ أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَهِيمَ وَ إِسْحَقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
-------------------------------------------
ترجمه
و اينگونه پرودگارت تو را برمى‏گزيند و از تعبير خواب‏ها (و سرانجام امور) به تو مى‏آموزد و نعمت خويش را بر تو و بر خاندان يعقوب تمام مى‏كند همانگونه كه پيش از اين بر دو پدرت ابراهيم و اسحاق تمام كرد. همانا پرودگارت داناى حكيم است.
------------------------------------------
نکته ها
تأويل خواب به معناى بيانِ باطن و نحوه‏ى تحقّق خواب است. «احاديث» جمع «حديث» به معناى نقل ماجراست. از آنجايى كه انسان رؤياى خود را براى ديگران نقل مى‏كند، به خواب نيز حديث گفته‏اند.
حضرت يعقوب در اين آيه، خواب فرزندش يوسف را براى او تعبير مى‏كند و از آينده‏اش خبر مى‏دهد.
گرچه ظاهر آيه آن است كه گوينده‏ى جمله «و كذلك يجتبيك» يا خداوند است و يا حضرت يعقوب كه چون علم او از طرف خداوند است، يك پيشگويى صحيح است و مانعى ندارد به خصوص با توجّه به اينكه در آن زمان يوسف، پيامبر نبوده با جمله‏ى «يجتبيك» مورد خطاب مستقيم خداوند واقع شود.
--------------------------------------
پيام ها
1- پيامبران، برگزيدگان خداوند هستند. «يَجتبيك»
2- چون يوسف‏عليه السلام برگزيده و ... بود به انواع گرفتارى‏ها مبتلا شد تا گوهر وجودش در گرفتارى‏ها نمايانده شود. «يجتبيك» (البلاء للولاء...)*
3- ارزش انسان به سن و سال نيست، ممكن است كسى از نظر سنى كوچكتر ولى از نظر خصلت‏ها و ارزش والاتر باشد. (چنانكه يوسف از برادران خود كوچك‏تر بود) «يجتبيك ربّك»*
4- اولياى خدا از يك خواب، آينده افراد را مى‏بينند. «يَجتبيك رَبّك ويُعَلِّمك»
5 - علوم مهم و دانش‏هاى كليدى و اساسى را نبايد به هر كس آموخت؛ اوّل بايد افراد لايق را گزينش كرد و سپس علوم را در اختيار آنان قرار داد. «يجتبيك ربّك و يعلّمك»*
6- علم، اولين هديه الهى به برگزيدگان خود است. «يجتبيك ربّك و يُعلّمك»
7- انبيا، شاگردان بلاواسطه خداوند هستند. «يعلّمك»
8 - تعبير خواب، از امورى است كه خداوند به انسان عطا مى‏كند. «يُعلّمُك من تأويل الاحاديث»
9- از جمله راههاى ارتباط با غيب، تعبير رؤيا و خواب است. «يعلّمك من تأويل الاحاديث»*
10- علم آموخته شده به يوسف‏عليه السلام نيز محدود بوده است. («من» در جمله‏ى «من تأويل الاحادث»، به معناى بخشى از علم تعبير خواب است)*
11- مقام نبوّت و حكومت، سرآمد نعمت‏هاست. «و يتّم نعمته»
12- در فرهنگ قرآن، اجداد در حكم پدر هستند. «اَبَويك من قبل ابراهيم و اسحاق»
13- علم و هدايت و لياقت يك فرد علاوه بر خود او براى خانواده و خويشاوندان او نيز نعمت و موهبت الهى است. «عليك و على آل يعقوب»*
14- اتمام نعمت بر آل يعقوب نشان از عاقبت به خيرى برادران يوسف دارد. «يتمّ نعمته عليك و على آل يعقوب»*
15- انتخاب انبيا، بر اساس علم و حكمت الهى است. «يجتبيك ... عليمٌ حكيمٌ»





۲ آبان ۱۳۹۰
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم)
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام: ۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی
- ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور
- جوزپ گواردیولا
گروه:
- كاربران بلاک شده
سوره یوسف
آیه 7

-----------------------------------------
آيه
لَّقَدْ كَانَ فِى يُوسُفَ وَإِخْوَتِهِ ءَايَتٌ لِّلسَّآئِلِينَ‏
-----------------------------------------
ترجمه
بتحقيق در (داستان) يوسف و برادرانش نشانه‏هايى (از حاكم شدن اراده خداوندى) براى جويندگان است.
---------------------------------------
نکته ها
در داستان زندگى حضرت يوسف، آيات و نشانه‏هاى زيادى از قدرت‏نمايى خداوند به چشم مى‏خورد كه هر كدام از آنها مايه‏ى عبرت و پند براى اهل تحقيق و جستجو است؛ از آن جمله است: 1. خواب پر راز و رمز حضرت يوسف. 2. علم تعبير خواب. 3. تشخيص و اطلاع يافتن يعقوب از آينده فرزند خود. 4. در چاه بودن و آسيب نديدن. 5. نابينا شدن و دوباره بينا شدن حضرت يعقوب‏عليه السلام. 6. قعر چاه و اوج جاه. 7. زندان رفتن و به حكومت رسيدن. 8. پاك بودن و تهمت ناپاكى شنيدن. 9. فراق و وصال. 10. بردگى و پادشاهى. 11. زندان براى فرار از گناه. 12. بزرگوارى و عفو سريع برادران خطاكار.
در كنار اين نشانه‏ها، سؤال‏هايى قابل طرح است كه پاسخ هر كدام روشنگر راه زندگانى است؛
1. چگونه حسادت، انسان را به برادركشى مى‏كشاند؟!
2. چگونه ده نفر در يك خيانت، هم رأى و هم داستان مى‏شوند؟!
3. چگونه يوسف با بزرگوارى از مجازات برادران خيانتكار خود، صرف نظر مى‏كند؟!
4. چگونه انسان با ياد خدا، زندان را بر لذّت گناه ترجيح مى‏دهد؟
اين سوره، در زمانى نازل شد كه پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله در محاصره شديد اقتصادى و اجتماعى قرار گرفته بود و اين داستان براى حضرت، مايه‏ى دلدارى شد كه اى پيامبر! اگر بعضى بستگانت ايمان نياوردند ناراحت مباش، برادران يوسف او را به چاه انداختند!.
---------------------------------------
پيام ها
1- قبل از بيان داستان، شنونده را براى شنيدن و عبرت گرفتن آماده كنيد. «لقد كان فى يوسف...»
2- حسد، مرز خانواده و عواطف خويشاوندى را نيز درهم مى‏شكند. «لقد كان فى يوسف و اخوته»
3- داستان يكى است، امّا نكات و درسهايى كه از آن استفاده مى‏شود بسيار است. «آيات»
4- پرسش و طرح سؤال از جمله راههاى رسيدن به حقيقت است. «آيات للسائلين»*
5 - تا تشنه‏ى شنيدن و عاشقِ آموختن نباشيم، از درسهاى قرآن استفاده كامل نمى‏بريم. «لِلسّائلين »
6- داستان‏هاى قرآن، پاسخ سؤال‏هاى زندگى مردم را مى‏دهد. «للسائلين»





۲ آبان ۱۳۹۰
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم)
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام: ۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی
- ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور
- جوزپ گواردیولا
گروه:
- كاربران بلاک شده
سوره یوسف
آیه 8

-----------------------------------------
آيه
إِذْ قَالُواْ لَيُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَى‏ أَبِينَا مِنَّا وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِى ضَلَلٍ مُّبِينٍ
-----------------------------------------
ترجمه
آنگاه كه (برادران او) گفتند: همانا يوسف و برادرش (بنيامين) نزد پدرمان از ما كه گروهى نيرومند هستيم محبوب‏ترند. همانا پدرمان (در اين علاقه به آن دو) در گمراهى روشنى است.
-------------------------------------------
نکته ها
«عُصبة» به گروه متحد و قوى مى‏گويند زيرا با وحدت و همبستگى همچون «اعصاب» يك بدن، از همديگر حمايت مى‏كنند.
دو نفر از پسران حضرت يعقوب، (يوسف و بنيامين) از يك مادر و بقيه از مادرى ديگر بودند. علاقه پدر به يوسف، به دليل خردسال بودن يا به دليل كمالاتى كه داشت، موجب حسادت برادران شده بود. آنها علاوه بر حسادت با گفتن: «و نحن عصبة» نشان دادند كه دچار غرور و تكبّر شده و در اثر اين غرور و حسد، پدر را متّهم به اشتباه و انحراف در مهر ورزى به فرزندان مى‏كنند.
افرادى در جامعه، به جاى آنكه خود را بالا ببرند، بزرگان را پايين مى‏آورند. چون خود محبوب نيستند، محبوب‏ها را مى‏شكنند.
فرق است ميان تبعيض و تفاوت. تبعيض؛ برترى دادن بدون دليل است. ولى تفاوت؛ برترى بر اساس لياقت است. مثلاً نمره‏هاى يك معلّم، تفاوت دارد، ولى اين تفاوت حكيمانه است، نه ظالمانه.
علاقه‏ى حضرت يعقوب به يوسف، حكيمانه بود نه ظالمانه، ولى برادران يوسف، اين علاقه را بى‏دليل پنداشتند و گفتند: «انّ ابانا لفى ضلال مبين»
گاهى علاقه زياد، سبب دردسر مى‏شود؛ يعقوب، يوسف را خيلى دوست داشت و همين امر موجب حسادت برادران و افكندن يوسف در چاه شد. چنانكه علاقه زليخا به يوسف، به زندانى شدن يوسف انجاميد.
لذا زندان‏بان كه شيفته اخلاق يوسف شده بود، وقتى به او گفت: من تو را دوست دارم. يوسف گفت: مى‏ترسم اين دوستى نيز بلائى بدنبال داشته باشد.(30)
_____________________________
30) تفسير الستّين الجامع.
---------------------------------------------
پيام ها
1- حسادت موجب مى‏گردد افراد بزرگسال سن و شخصيّت خود را فراموش كرده و با كودكان كينه توزى كنند. (با توجّه به اينكه يوسف كوچك‏تر بود، بزرگترها به او حسادت ورزيدند) «ليوسف... احبّ الى ابينا»*
2- اگر فرزندان احساس تبعيض كنند، آتش حسادت در ميان آنان شعله‏ور مى‏شود. «احبّ الى ابينا منّا»
3- عشق وعلاقه به محبوب شدن، در نهاد هر انسانى وجود دارد. انسان‏ها از كم‏توجّهى وبى‏مهرى به خود، رنج مى‏برند. «احبّ الى ابينا»
4- حضرت يعقوب به همه فرزندان محبّت داشت. «احبّ الى ابينا منّا» (برادران مى‏گفتند: يوسف محبوب‏تر است، يعنى ما نيز محبوب هستيم)*
5 - زور وقدرت، محبّت نمى‏آورد. (برادران قدرت داشتند، ولى محبوب نبودند) «ليوسف... احبّ... و نحن عصبة»
6- با هم بودن موجب احساس نيرومندى و قدرت مى‏شود. «نحن عصبة»*
7- گروه‏گرايى، اگر بدون رهبرى صحيح و خداپسندانه باشد، عوامل سقوط را سريعتر فراهم مى‏كند. («و نحن عصبة» نشان انسجام است، ولى انسجامى رها وبدون رهبرى صحيح)*
8 - انسان براى ارتكاب خطا و گناه، اوّل خود را توجيه و كار خود را تئوريزه مى‏كند. (برادران هم خود را متّحد و قوى مى‏دانند، «و نحن عصبة» و هم پدر را منحرف، «انّ ابانا لفى ضلال» و با اين دليل، حسادت خود را توجيه مى‏كنند.)*
9- جوانان نوعاً خود را عقل كل دانسته و به نظرات پدران كمتر اهميّت مى‏دهند. «نحن عصبة انّ ابانا لفى ضلال مبين»*
10- احساس قدرت و نيرومندى، عقل را كور مى‏كند. «نحن عصبة انّ ابانا لفى ضلال مبين»*
11- معيارهاى نادرست، نتايج نادرست به دنبال دارد. (اگر معيار فقط قدرت و تعداد شد، نتيجه‏اش نسبت انحراف به اقلّيت مى‏شود.) «انّ ابانا لفى ضلال مبين»*
12- خودخواهان عوامل ناكامى را به جاى آن كه در خود جستجو كنند به ديگران نسبت مى‏دهند. «انّ ابانا لفى ضلال مبين» (به جاى آنكه بگويند ما حسوديم، گفتند: پدر ما منحرف است)*
13- حسادت، مرز نبوّت واُبوّت (پيامبرى وپدرى) را نيز مى‏شكند و فرزندان به پيامبرى كه پدرشان است، نسبت انحراف و بى‏عدالتى مى‏دهند. «انّ ابانا لفى ضلال مبين»
14- غفلت انسان ممكن است به جايى برسد كه در عين انحراف و خطاكارى خود ديگران را خطاكار قلمداد كند. (برادران يوسف به جاى آنكه خود را حسود و توطئه‏گر بدانند، پدر را منحرف دانستند) «انّ ابانا لفى ضلال مبين»*





۲ آبان ۱۳۹۰
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم)
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام: ۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی
- ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور
- جوزپ گواردیولا
گروه:
- كاربران بلاک شده
سوره یوسف
آیه 9

-----------------------------------------
آيه
اقْتُلُواْ يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضاً يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَ تَكُونُواْ مِن بَعْدِهِ قَوْماً صَلِحِينَ
-----------------------------------------
ترجمه
(برادران به يكديگر گفتند) يوسف را بكشيد يا او را به سرزمينى دور بيافكنيد تا توجّه پدرتان مخصوص شما شود و پس از انجام طرح (با توبه) گروهى شايسته باشيد.
--------------------------------------------
نکته ها
انسان در برخورد با نعمت، چهار حالت دارد: حسادت، بُخل، ايثار، غبطه. اگر پيش خود گفت: حال كه ما فلان نعمت را نداريم، ديگران هم نداشته باشند، حسادت است. اگر گفت: فقط ما برخوردار از اين نعمت باشيم ولى ديگران نه، اين بُخل است. اگر گفت: ديگران از نعمت برخوردار باشند، اگر چه به قيمتى كه ما محروم باشيم، اين ايثار است. اگر گفت: حالا كه ديگران از نعمت برخوردارند، اى كاش ما هم بهره‏مند مى‏شديم، اين غبطه است.
امام باقرعليه السلام فرمودند: من گاهى به بعضى از فرزندانم محبّت مى‏كنم و آنها را روى زانوانم مى‏نشانم در حالى كه استحقاق اين همه محبّت را ندارند، تا مبادا عليه ساير فرزندانم حسادت بورزند و ماجراى يوسف تكرار شود.(31)
_____________________________
31) تفسير نمونه به نقل از بحار، ج 74، ص 78.
------------------------------------------
پيام ها
1- فكر خطرناك، انسان را به كار خطرناك مى‏كشاند. «ليوسف... احبّ... اقتلوا»
2- احساس تبعيض در محبّت از طرف فرزندان، آنها را تا حدّ برادركشى سوق مى‏دهد. (گرچه شدّت علاقه‏ى پدر به يوسف بى دليل نبود، بلكه به خاطر كمالات او بود، ولى برادران احساس تبعيض كردند و خيال كردند علاقه‏ى بى‏دليل است و همين احساس، آنان را به توطئه وادار كرد) «احبّ الى ابينا... اقتلوا»*
3- از منظر كوته نظران، حذف فيزيكى رقيب بهترين راه است. «اقتلوا يوسف»*
4- حسادت، انسان را تا برادركشى سوق مى‏دهد. «اقتلوا يوسف»
5 - گناهكاران يكديگر را در انجام گناه وسوسه كرده و از همداستانى با يكديگر نيرو مى‏گيرند. (برادران به يكديگر دستور بكشيد و بيفكنيد مى‏دادند) «اقتلوا... او اطرحوه»*
6- انسان، خواهان محبوبيّت است و كمبود محبّت مايه‏ى بزرگ‏ترين خطرات و انحرافات است. «يخل لكم وجه ابيكم»
7- حسودان گمان مى‏كنند كه: از دل برود هر آنچه از ديده برفت. «اقتلوا يوسف... يخل لكم وجه ابيكم» (برادران گمان مى‏كردند اگر پدر يوسف را نبيند، از فكر يوسف بيرون خواهد رفت و تمام فكرش در ما متمركز خواهد شد)*
8 - با اينكه قرآن راه كسب محبوبيّت را ايمان و عمل صالح معرّفى مى‏كند؛ «ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات سيجعل لهم الرّحمن ودّا»،(32) امّا شيطان، راه محبوب شدن را برادركشى ترسيم مى‏كند. «اقتلوا... يخل لكم وجه ابيكم »
9- حسود خيال مى‏كند با نابود كردن ديگران، نعمت‏ها براى او مى‏شود. «اقتلوا ... يخل لكم وجه ابيكم »
10- شيطان با وعده‏ى توبه در آينده، راه گناه امروز را باز مى‏كند. «و تكونوا من بعده قوماً صالحين »
11- علم وآگاهى، هميشه عامل دورى از انحراف نيست. برادران با آنكه قتل يا تبعيد يوسف را بد مى‏دانستند؛ «تكونوا من بعده قوماً صالحين» امّا اقدام كردند.
12- سخن از توبه قبل از انجام گناه، فريب دادن وجدان و گشودن راه گناه است. (برادران به يكديگر مى‏گفتند: شما يوسف را نابود كنيد بعد با توبه از افراد صالح مى‏شويم) «تكونوا من بعده قوماً صالحين»*
______________________________
32) مريم، 96.




۲ آبان ۱۳۹۰
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم)
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام: ۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی
- ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور
- جوزپ گواردیولا
گروه:
- كاربران بلاک شده
سوره یوسف
آیه 10

-----------------------------------------
آيه
قَالَ قَآئِلٌ مِّنْهُمْ لَا تَقْتُلُواْ يُوسُفَ وَأَلْقُوهُ فِى غَيَبَتِ الْجُبِّ يَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّيَّارَةِ إِنْ كُنْتُمْ فَعِلِينَ
------------------------------------------
ترجمه
گوينده‏اى از ميان آنان گفت: يوسف را نكشيد و(اگر اصرار به اين كار داريد لااقل) او را به نهان‏خانه چاه بيفكنيد تا بعضى از كاروان‏ها (كه از آنجا عبور مى‏كنند) او را برگيرند.
----------------------------------------------
نکته ها
«جُبّ» به معناى چاهى است كه سنگ‏چين نشده باشد. «غَيابت» نيز به طاقچه‏هايى مى‏گويند كه در ديواره‏ى چاه، نزديك آب قرار مى‏دهند كه اگر از بالاى چاه نگاه شود، ديده نمى‏شود.
نهى از منكر داراى بركاتى است كه در آينده روشن مى‏شود. نهى «لاتقتلوا» يوسف را نجات داد و در سال‏هاى بعد، او مملكت را از قحطى نجات داد. همان گونه كه آسيه، همسر فرعون با نهى «لاتقتلوا»، جان موسى را نجات داد و او در سال‏هاى بعد، بنى‏اسرائيل را از شر فرعون نجات داد.
اين نمونه روشن وعده الهى است كه مى‏فرمايد: «و مَن احياها فكانّما اَحْيا الناس جميعاً»(33) هر كس يك نفر را زنده كند، گويا همه مردم را زنده كرده است.
_______________________________
33) مائده 32.
-----------------------------------------------
پيام ها
1- گاهى نهى از منكر يك فرد مى‏تواند نظر جمع را عوض كند و بر آن تأثير بگذارد. (يكى گفت: نكشيد، ولى نظر جمع را تغيير داد) «قال قائل»*
2- نام گوينده‏ى سخن مهم نيست، محتواى كلام مهم است. «قال قائل...»*
3- مرعوب اكثريّت و همرنگ جماعت نشويم. (يك نفر بود، ولى همرنگ جماعت نشد) «قال قائل لاتقتلوا»*
4- اگر نمى‏توان جلو منكر را به كلى گرفت، هر مقدار كه ممكن است بايد آنرا پايين آورد. «لا تقتلوا ... والقوه »
5 - مشورت در كار ناپسند نيز راهگشا است، تا چه رسد در كارهاى خوب. (براى كشتن برادر مشورت كردند) «لاتقتلوا...»*
6- براى مبارزه با فساد، گاهى دفع افسد به فاسد لازم است. (او را نكشيد، در چاه بيندازيد) «لاتقتلوا يوسف و القوه فى غيابت الجبّ»*
7- در كنار نهى از منكر، جايگزين ارائه كنيم. (اگر گفتيم اين كار را نكنيد، پس بگوييم چكار كنند) «لاتقتلوا... القوه فى غيابت الجبّ»*




۲ آبان ۱۳۹۰
پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم)
نام کاربری: H_Majnun
نام تیم: بایرن مونیخ
پیام: ۱۳,۵۲۱
عضویت از: ۲ فروردین ۱۳۸۹
از: زمین خدا
طرفدار:
- لیونل آندرس مسی
- ریوالدو ویتور بوربا فریرا ویکتور
- جوزپ گواردیولا
گروه:
- كاربران بلاک شده
سوره یوسف
آیه 11

----------------------------------------------
آيه
قَالُواْ يَأَبَانَا مَالَكَ لَا تَأْمَنَّا عَلَى‏ يُوسُفَ وَ إِنَّا لَهُ لَنَصِحُونَ
--------------------------------------------
ترجمه
گفتند: اى پدر تو را چه شده كه ما را بر يوسف امين نمى‏دانى در حاليكه قطعاً ما خيرخواه او هستيم؟
---------------------------------------------
پيام ها
1- كسانى كه پوچ‏ترند، ادّعا وتبليغات بيشترى مى‏كنند. «انّا له لناصحون»
2- حتّى به هر برادرى نمى‏توان اطمينان كرد. (گويا يعقوب بارها از اينكه يوسف همراه برادرانش برود جلوگيرى كرده است كه برادران با گفتن «ما لك لا تأمنّا» انتقاد مى‏كنند.)
3- فريب هر شعارى را نخوريد و از اسم‏هاى بى مسمّى‏ بپرهيزيد. (خائن نام خود را ناصح مى‏گذارد) «لناصحون»
4- دشمن براى برطرف كردن سوءظن، هرگونه اطمينانى را به شما ارائه مى‏دهد. «انّا له لناصحون»
5 - خائن، تقصير را به عهده‏ى ديگران مى‏اندازد. «مالك »
6- از روز اوّل، بشر به اسم خيرخواهى فريب خورده است. شيطان نيز براى اغفال آدم و حوا گفت: من خيرخواه شما هستم. «و قاسمهما انّى لَكما لمن الناصحين»(34) «انّا له لناصحون»
7- حسد، آدمى را به گناهانى همانند دروغ و نيرنگ، حتّى به محبوب‏ترين نزديكانش وادار مى‏سازد. «انّا له لناصحون»
_______________________________
34) اعراف 21.





۹ آبان ۱۳۹۰
     
برو به صفحه
این عنوان قفل شده است!

اختیارات
شما می‌توانید مطالب را بخوانید.
شما نمی‌توانید عنوان جدید باز کنید.
شما نمی‌توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید.
شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید.
شما نمی‌توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید.
شما نمی‌توانید نظرسنجی اضافه کنید.
شما نمی‌توانید در نظرسنجی‌ها شرکت کنید.
شما نمی‌توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید.
شما نمی‌توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید.

فعالترین کاربران ماه انجمن
فعالیترین کاربران سایت
اعضای جدید سایت
جدیدترین اعضای فعال
تعداد کل اعضای سایت
اعضای فعال
۱۷,۹۴۶
اعضای غیر فعال
۱۴,۳۶۳
تعداد کل اعضاء
۳۲,۳۰۹
پیام‌های جدید
بحث آزاد در مورد بارسا
انجمن عاشقان آب‍ی و اناری
۵۸,۲۰۶ پاسخ
۸,۴۵۶,۳۴۹ بازدید
۲ ساعت قبل
Salehm
بحث در مورد تاپیک های بخش سرگرمی
انجمن سرگرمی
۴,۶۶۶ پاسخ
۵۵۱,۴۶۰ بازدید
۴ روز قبل
مهدی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
انجمن مباحث آزاد
۷۶,۴۹۵ پاسخ
۱۱,۷۱۶,۴۸۹ بازدید
۵ روز قبل
Galaxy Alpha
برای آشنایی خودتون رو معرفی کنید!
انجمن مباحث آزاد
۷,۶۴۳ پاسخ
۱,۲۵۲,۴۸۵ بازدید
۱۵ روز قبل
Activated PC
آموزش و ترفندهای فتوشاپ
انجمن علمی و کاربردی
۱۳۵ پاسخ
۴۵,۰۹۵ بازدید
۱۵ روز قبل
RealSoftPC
جام جهانی ۲۰۲۲
انجمن فوتبال ملی
۲۳ پاسخ
۲,۱۲۵ بازدید
۱۶ روز قبل
Crack Hints
موسیقی
انجمن هنر و ادبیات
۵,۱۰۱ پاسخ
۱,۰۲۶,۲۵۹ بازدید
۱۷ روز قبل
Activated soft
علمی/تلفن هوشمند/تبلت/فناوری
انجمن علمی و کاربردی
۲,۴۱۹ پاسخ
۴۳۹,۷۴۷ بازدید
۲۳ روز قبل
javibarca
مباحث علمی و پزشکی
انجمن علمی و کاربردی
۱,۵۴۷ پاسخ
۷۵۰,۶۷۳ بازدید
۱ ماه قبل
رویا
مســابــقـه جــــذاب ۲۰ ســــوالـــــــــــــــــــی
انجمن سرگرمی
۲۳,۶۵۸ پاسخ
۲,۲۲۱,۷۰۸ بازدید
۱ ماه قبل
رویا
اسطوره های بارسا
انجمن بازیکنان
۳۴۳ پاسخ
۸۶,۹۲۹ بازدید
۷ ماه قبل
jalebamooz
تغییرات سایت
انجمن اتاق گفتگوی اعضاء و ناظران
۱,۵۵۷ پاسخ
۲۷۸,۶۴۳ بازدید
۱۱ ماه قبل
یا لثارات الحسن
حاضرین در سایت
۱۴۲ کاربر آنلاین است. (۷۵ کاربر در حال مشاهده تالار گفتمان)

عضو: ۰
مهمان: ۱۴۲

ادامه...
هرگونه کپی برداری از مطالب این سایت، تنها با ذکر نام «اف سی بارسلونا دات آی آر» مجاز است!