| پاسخ به: طنز | |||
|---|---|---|---|
نویسنده: سَیّد شایان جمعه، ۱۰ شهریور ۱۳۹۶ (۵:۴۴) | |||
یه بار رفتم تست الکل بدم, گفتم ببخشید نمره منفی هم داره؟ گفت تست نگیر آقا، مسته شما اسمای هُنری رو مقایسه کن، لانا دل ری، مارلین منسون، التون جان! حالا طرف تو ایران خواننده شده اسمشو گذاشته پیشتاز! موتوره مگه؟! اتاقه یا طویله س؟ (۹۹ درصد مادران ایرانی در بدو ورود به اتاق فرزندان ذکور خود)  این حاجی زرنگه داره با اسکوتر طواف میکنه اگه يه نفر بهت گفت "يه حسى بهت دارم انگار سالهاست ميشناسمت" فرار كن ، پشتِ سرِت هم نگاه نكن ، بُدوهااا هروقت اضافه پيتزارو گذاشتين تو يخچال تا صب كسي بهش دست نزد بيايد بشينيم راجع به امنيت صحبت كنيم  سهم من از زندگی ... مامانم يه تئورى داره كه افراد فضول از خطر آلزايمر و فراموشی مصونند و ۶ تا از پیرزنهای فامیل رو هم به عنوان نمونه‌ی تحقیقاتیش مثال می‌زنه یسری استادمون یه مسئله ریاضی رو پای تخته نوشت گفت اینو کی حل میکنه؟ گفتم زمان ، استاد زمان همه چیو حل میکنه. پشماش ریخته بود تو مترو رفتم از ATM پول بگیرم، یک رسید روی دستگاه بود، ۸۵۳ میلیون باقی‌مونده حسابش بود، تو مترو چکار میکنی تو خاک بر سر؟ نوه‌ی خالم رفته تو کوچه به اونی که رد میشده گفته آقا تو بچه دزدی؟ اون گفته نه. این گفته پس میشه منو با موتورت ببری بگردونی بابام موتور نداره کارخونه اپل یه قسمت داره که میگرده آشغال ترین متریال رو پیدا میکنه که باهاش کابل شارژر بسازن پسرخالم فیفا بازی میکرد و خودش هم گزارش میکرد، یه فرصت از دست داد به خودش یه فحش ناجور داد بعدش هم گفت؛ با عرض پوزش از بینندگان محترم! اون صدای عجیبی که شما تو آسمون آستارا شنیدین و براتون تازگی داره ما قبلا تو دستشویی عمومی های بین راه شنیده بودیم  ایستگاه دروازه دولت توی زمستونا فیلما خیلی رو من تاثیر میذارن، فیلم زندگینامه استیون هاوکینگ رو که دیدم تصمیم گرفتم دانشمند شم بعد یه هفته دیدم خیلی سخته تصمیم گرفتم فلج شم از وقتی که دیگه برای خوابیدن رختخواب پهن نکردیم کف اتاق و قبلش کلی پشتک وارو روش نزدیم، برکت از خوابا رفت  حالم گرفته بود اهنگ شاد گذاشتم خود لیلا فروهر اومد گفت مشکل جای دیگه س، حالا هی من بگم مرد دریا تویی دختر کارون مویوم، حل نمیشه مشکلت پسر دیگه آلارم رو من تاثیر نداره شبا قبل از خواب دو تا لیوان آب می خورم که درد کلیه و مثانه صبح بیدارم کنه مادرم اومد تو اتاقم گفت پسر گلم تولدت مبارک، گفتم ممنون ولی چند روز دیگه س گفت لیاقت نداری و رفت ه سری رفیقم زنگ وسط سرمای زمستون زد گفت بریم اسکی؟ گفتم سرده بذاریم یه روز دیگه. گفتن با چوب اسکیاش خودشو کشت | |||
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسال‌ها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطوره‌های باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکس‌های قهرمانی
عکس‌های بازی‌های بارسا
عکس‌های بازیکنان
عکس‌های فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول