به اولین سایت تخصصی هواداران بارسلونا در ایران خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات سایت، ثبت نام کنید و یا با نام کاربری خود وارد شوید!

شناسه کاربری:
کلمه عبور:
ورود خودکار

نحوه فعالیت در انجمن‌های سایت
دوستان عزیز توجه کنید که تا زمانی که با نام کاربری خود وارد نشده باشید، تنها می‌توانید به مشاهده مطالب انجمن‌ها بپردازید و امکان ارسال پیام را نخواهید داشت. در صورتی که تمایل دارید در مباحث انجمن‌های سایت شرکت نمایید، در سایت عضو شده و با نام کاربری خود وارد شوید.

پیشنهاد می‌کنیم که قبل از هر چیز، با مراجعه به انجمن قوانین و شرح وظایف ضمن مطالعه قوانین سایت، با نحوه اداره و گروه‌های فعال در سایت و همچنین شرح وظایف و اختیارات آنها آشنا شوید. به علاوه دوستان عزیز بهتر است قبل از آغاز فعالیت در انجمن‌ها، ابتدا خود را در تاپیک برای آشنایی (معرفی اعضاء) معرفی نمایند تا عزیزان حاضر در انجمن بیشتر با یکدیگر آشنا شوند.

همچنین در صورتی که تمایل دارید در یکی از گروه‌های کاربری جهت مشارکت در فعالیت‌های سایت عضو شوید و ما را در تهیه مطالب مورد نیاز سایت یاری نمایید، به تاپیک اعلام آمادگی برای مشارکت در فعالیت‌های سایت مراجعه نموده و علائق و توانایی های خود را مطرح نمایید.
تاپیک‌های مهم انجمن
ارسال گزارش یک مورد قابل بررسی در مورد پیام زیر در تالار گفتمان
متن گزارش:*
 

زندگینامه امام رضا (ع)
نویسنده: کمیل
سه‌شنبه، ۲۳ فروردین ۱۳۹۰ (۱:۴۳)
زندگینامه امام رضا (ع)

ولادت ، وفات ، طول عمر و مدفن آن حضرت
امام رضا ( ع ) در روز جمعه ، يا پنج شنبه 11ذی حجه يا ذی قعده يا ربيع الاول سال 153يا 148هجری در شهر مدينه پا به دنيا گذاشت . بنابر اين تولد آن حضرت مصادف با سال وفات امام صادق ( ع ) بوده يا پنج سال پس از در گذشت آن حضرت رخ داده است . همچنين وفات آن حضرت در روز جمعه يا دوشينه آخر صفر يا 17يا 21ماه مبارک رمضان يا 18جمادی الاولی يا 23ذی قعده يا آخر همين ماه در سال 203يا 206يا 202هجری اتفاق افتاده است . شيخ صدوق در عيون اخبار الرضا گويد قول صحيح آن است که امام رضا ( ع ) در 21رمضان ، در روز جمعه سال 203هجری در گذشته است . وفات آن حضرت در سال 203در طوس و در يکی از روستاهای نوقان به نام سناآباد اتفاق افتاد .
با تاريخ های مختلفی که نقل شد ، عمر آن حضرت 48يا 47يا 50يا 51سال و 49يا 79روز يا 9 ماه يا 6 ماه و 10روز بوده است ، اما برخی که سن آن حضرت را 55يا 52يا 49سال دانسته اند ، سخنشان با هيچ يک از اقوال و روايات ، منطبق نيست و ظاهرا تسامح آنان از اينجا نشأت گرفته که سال ناقص را به عنوان يکسال کامل حساب کرده اند . از جمله اين اقوال شگفت آور سخن شيخ صدوق در عيون اخبار الرضا است که گفته است : ميلاد امام رضا (ع ) در 11ربيع الاول سال 153و وفات وی در 21رمضان سال 203بوده و با اين حساب آن حضرت 49سال و شش ماه در اين
جهان زيسته است . مطابق آنچه صدوق نقل کرده ، عمرآن حضرت پنجاه سال و شش ماه و ده روز ميشود و منشاء اين اشتباه را بايد عدم دقت در جمع و تفريق اعداد دانست شيخ مفيد نيز مرتکب اين اشتباه شده است و ما در حواشيهای خود بر کتاب المجالس السنيه متذکر اين خطا شده ايم .
بنابر گفته مولف مطالب السؤول ، امام رضا ( ع ) 24سال وچند ماه بنابر قول ابن خشاب 24سال و 10ماه از عمر خويش را با پدرش به سر برد . لکن مطابق آنچه گفته شد ، عمر آن حضرت در روز وفات پدرش 35 سال يا 29سال و دو ماه بوده و پس از درگذشت پدرش چنانکه در مطالب السؤول نيز آمده ، 25سال زيسته است و نيز مطابق آنچه قبلا گفته شد آن حضرت پس از پدرش بيست سال در جهان زندگی کرد .
چنانکه شيخ مفيد نيز در اشارد همين قول را گفته است . برخی نيز اين مدت را بيست سال و دو ماه ، يا بيست سال و نه ماه ، يا بيست سال و چهار ماه ، يا بيست و يکسال و 11ماه ذکر کرده اند که اين مدت ، روزگار امامت و خلافت آن حضرت به شمار است . در طول اين مدت آن حضرت دنباله حکومت هارون رشيد را که ده سال و بيست و پنج روزبود درک کرد . سپس امين از سلطنت خلع شد و عمويش ابراهيم بن مهدی برای مدت بيست و چهار روز به سلطنت نشست . آنگاه دوباره امين بر او خروج کرد و برای وی از مردم بيعت گرفته شد و يکسال و هفت ماه حکومت کرد ولی به دست طاهر بن حسين کشته شد . سپس عبد الله بن هارون ، مامون ، به خلافت تکيه زد و بيست سال حکومت کرد . امام رضا ( ع ) پس از گذشت پنج يا هشت سال از خلافت مأمون به شهادت رسيد .

کنيه آن حضرت
کنيه آن حضرت را ابوالحسن و نيز ابوالحسن ثانی خوانده اند . ابو الفرج اصفهانی در مقاتل الطالبين روايتی نقل کرده و مبنی بر آن که کنيه آن حضرت ، ابو بکر بوده است . وی به سند خود از عيسی بن مهران از ابوصلت هروی نقل کرده است که گفت : روزی مأمون از من پرسشی کرد . گفتم : ابو بکر در اين باره چنين و چنان گفته است . مأمون پرسيد : کدام ابو بکر ؟ ابو بکر ما يا ابو بکر اهل سنت ؟ گفتم ابوبکر ما . پس عيسی از ابوصلب پرسيد : ابو بکر شما کيست ؟ پاسخ داد : علی بن موسی الرضاست که بدين کنيه خوانده می شود .

لقب آن حضرت
در کتاب مطالب السؤول در اين باره آمده است : القاب آن حضرت عبارت است ازرضا، صابر ، رضی و وفی ، که مشهورترين آنها رضاست . در فصول المهمة نيز مشابه اين مطلب آمده با اين تقاوت که در آنجا به جای القاب رضی و وفی ، زکی و ولی ياد شده است . در مناقب ابن شهر آشوب گفته شده است : احمد بزنطی گويد : بدان جهت آن حضرت را رضا ناميدند که او از خدا در آسمانش رضا بود و برای پيامبر و ائمه در زمين رضا بود . و نيز گفته اند چون مخالف وموافق گرد آن حضرت بودند وی را رضا ناميدند . همچنين گفته اند : چون مأمون بدان حضرت ، رضايت داد وی را رضا گفتند .

صفات ظاهری آن حضرت
در فصول المهمه آمده است که آن حضرت قامتی معتدل و ميانه داشت .اخلاق و رفتار آن حضرت طبرسی در اعلام الوری گويد: درباره گوشه ای از خصايص و مناقب و اخلاق بزرگوارانه
آن حضرت ، ابراهيم بن عباس ( يعنی صولی ) گويد : رضا ( ع ) را نديدم که از چيزی سؤال شود و آن را نداند و هيچ کس را نسبت بدانچه در عهد و روزگارش می گذشت داناتر از او نيافتم . مأمون بارها او را با پرسش درباره هر چيزی می آزمود و امام به او پاسخ می داد و پاسخ وی کامل بود و به آياتی از قرآن مجيد تمثل می جست .
آن حضرت هر سه روز يک بار قرآن را ختم می کرد و خود می فرمود : اگر بخواهم می توانم در کمتر از اين مدت هم قرآن را ختم کنم امامن هرگز به آيه ای برنخورده ام جز آن که در آن انديشيده ام که چيست و در چه زمينه ای نازل شده است .
همچنين از ابراهيم بن عباس صولی نقل شده است که گفت : هيچ کس را فاضل تر از ابوالحسن رضا نه ديده و نه شنيده ام . از او چيزهايی ديده ام که از هيچ کس نديدم . هرگز نديدم با سخن گفتن به کسی جفا کند .نديدم کلام کسی را قطع کند تا خود آن شخص از گفتن فارغ شود . هيچ گاه حاجتی را که می توانست برآورده سازد ، رد نمی کرد . هرگز پاهايش را پيش روی کسی که نشسته بود دراز نمی کرد . نديدم به يکی از دوستان يا خادمانش دشنام دهد . هرگز نديدم آب دهان به بيرون افکند و يا در خنده اش قهقهه بزند بلکه خنده او تبسم بود. چنان بود که اگر تنها بود و غذا برايش می آوردند غلامان و خدمتگزاران و حتی دربان و نگهبان را بر سر سفره خويش می نشانيد و باآنها غذا می خورد . شبها کم می خوابيد و بسيار روزه می گرفت . سه روز ، روزه در هر ماه را از دست نمی داد و می فرمود : اين سه روز برابر با روزه يک عمر است . بسيار صدقه پنهانی می داد بيشتر در شبهای تاريک به اين کار دست می زد . اگر کسی ادعا کرد که فردی مانند رضا ( ع ) را در فضل ديده است ، او را تصديق مکنيد . طبرسی از محمد بن ابو عباد نقل کرده است که گفت : " امام رضا ( ع ) در تابستان بر حصير و در زمستان بر پلاس بود . جامه خشن می پوشيد و چون در ميان مردم می آمد آن را زينت می داد . صدوق در عيون اخبار الرضا ( ع ) گويد : آن حضرت کم خوراک بود و غذای سبک ميخورد . در کتاب خلاصة تذهيب الکمال به نقل از سنن ابن ماجه گفته شده است : امام رضا ( ع ) سيد بنی هاشم بود و مأمون او را بزرگ می داشت و تجليلش می کرد و او را وليعهد خود در خلافت قرار داد . حاکم در تاريخ نيشابور گويد : وی با آن که بيست و اندی از سالش می گذشت در مسجد رسول الله ( ص ) فتوا صادر می کرد . و در تهذيب التهذيب آمده است : رضا با وجود شرافت نسب از عالمان و فاضلان بود . صدوق در عيون اخبار الرضا ( ع ) به سند خود از رجاء بن ابوضحاک که مأمون وی را برای آوردن امام رضا ( ع ) مأموريت داده بود ، نقل کرده است : به خدا سوگند مردی پرهيزکار تر و ياد کننده تر مر خدای را و خدا ترس تر از رضا ( ع ) نديدم . وی در ادامه گفتار خود می افزايد : وی به هر شهری که قدم می گذاشت مردم آن شهر به سويش می آمدند و در خصوص مسايل دينی خود از وی پرسشمی کردند
و او نيز پاسخشان می داد و برای آنان احاديث بسياری از پدر و پدرانش ، از علی ( ع ) و رسول خدا ( ص ) نقل ميکرد . چون با امام رضا ( ع ) به نزد مأمون بازگشتم وی درباره حالت آن حضرت در سفر از من پرسش کرد . من نيز آنچه ديده بودم از روز و شب و کوچ و اقامتش برای وی باز گفتم . مأمون گفت ، آری ابن ابو ضحاک وی از بهترين مردم زمين و داناترين و پارسا ترين ايشان است .
سمعانی در انساب می نويسد : ابو حاتم بن حبان بستی روايت کرده است از پدرش ، عجايب ، روايت کرده است از او ابوصلت و ديگران که امام رضا دچار توهم می شد و خطا می کرد . به اعتقاد من رضا از نسبی شريف برخوردار بود ؟ از جمله عالمان و فاضلان محسوب می شد و خلل در روايت او از سوی راويان است ، هيچ راوی ثقه ای از او روايت نکرده جز آنکه متروک گشته است . يکی از روايات مشهور از آن حضرت صحيفه است که راوی آن بدين خاطر مورد طعن قرار گرفته است . يکی از کسانی که نسخه ای از انساب را در اختيار داشته ، چنان که در نسخه چاپی اين کتاب مشهود است ، برهامش آن چنين نوشته است : به اين گستاخی بزرگی که از سوی اين مغرور عنوان شده بنگر ! چگونه فرزند رسول خدا ( ص ) و وارث علم و دانش آن حضرت و يکی از علمای عترت نبوی و امام ايشان که بر افزونی علم و شرف وی اجماع کرده اند در علم رسمی برای دستيابی به دنيا تلف کرده و بالاخره بر مسند قضاوت بلخ و غير آن تکيه زده چگونه آشکار گرديده است که امام علی بن موسی الرضا توهم و خطا کرده است ؟ حال آنکه فاصله زمانی ميان اين دو در حدود يک صد و پنجاه سال می باشد . اگر دشمنی با خاندان پيامبر ، که خداوند به حب و مهر ورزی نسبت به ايشان امر کرده است و پيامبر بر تمسک به آنان فرمان داده نيست ، پس چه دليل ديگری برای اثبات گفته خود دارد ؟ خدا آنان را بکشد به کجا رانده می شوند . ؟ از قراين بر می آيد که يکی از خوانندگان اين کتاب که نتوانسته چنين سخنی را تحمل کند ، به قصد نابود کردن آن محکم بر روی آن کوبيده است ، اما آن هنوز آشکار و روشن باقی است .

علت و چگونگی وفات امام رضا ( ع )
شيخ صدوق در عيون اخبار الرضا به سند خود از ياسر خادم روايت کرده است که گفت : هنگامی که ميان جايگاه ما تا طوس هفت منزل فاصله بود ، ابو الحسن ( ع ) بيمار شد . پس به شهر طوس وارد شديم در حالی که بيماری ابو الحسن شدت يافته بود . ما در آن شهر چند روزی ماندگار شديم . مأمون هر روز دو مرتبه به عيادت امام ( ع ) می آمد .
نگارنده : از برخی از اخبار بر می آيد که بيماری آن حضرت تب بوده است . مجلسی در بحار الانوار گويد : بدان که اصحاب ما و غير ايشان در اين نکته اختلاف کرده اند که آيا مرگ امام رضا ( ع ) به صورت طبيعی بوده است يا آن که وی را به سم شهيد ساخته اند . و آيا مأمون آن حضرت را مسموم کرد يا کس ديگری جز او . اما قول مشهورتر در ميان ما آن است که حضرت به واسطه سمی که مأمون به وی داده بود ، به شهادت رسيد .
شيخ صدوق در کتاب عيون اخبار الرضا و نيز مفيد در ارشاد رواياتی نقل کرده اند مبنی آن که مأمون امام را مسموم ساخت . در کتاب خلاصة تذهيب الکمال فی اسماء الرجال از سنن ابن ماجه قزوينی ، که هر دو از اهل سنت می باشند ، آمده است که امام رضا ( ع ) در طوس به سبب مسموميت در گذشت . ابو الفرج اصفهانی در مقاتل گويد : مأمون با آن حضرت به عنوان ولی عهد خويش پيمان بست ولی بعدا بر ضد آن ه کرد و او را به سم کشت . ئحضرت توطابن حجر در کتاب تهذيب التهذيب به نقل از حاکم در تاريخ نيشابور می گويد :
علی بن موسی الرضا درسناباد به شهادت رسيد . و در همين کتاب از ابو حاتم بن حبان نقل شده است که گفت : امام رضا ( ع ) در روز آخر ماه صفر در گذشت بدين ترتيب که آب انار را مسموم ساخته بودند و آن حضرت از آن نوشيد . طبری گويد :
امام رضا ( ع ) در خوردن انگور زياده روی کرد و به ناگهان وفات يافت .

تذهيب گنبد امام رضا ( ع )
شاه عباس اول از اصفهان پياده به خراسان آمد و دستور داد گنبد و بارگاه آن حضرت را از خالص مالش ، تذهيب کنند . کار تذهيب گنبد امام رضا ( ع ) در سال 1010هجری شروع شد و در سال 1016هجری پايان پذيرفت .

زیارتنامه امام رضا (ع)

خدايا مرا پاک کن و دلم را طاهر گردان و سينه ام را بگشا و جاري کن بر زبانم
ستايش و مدح سپاس بر تو را زيرا که نيرويي نباشد جز به وجود تو خدايا آن را
وسيله پاکي و درمان من قرار بده
بنام خدا و به ياري خدا و به سوي خدا و به سوي فرزند رسول خدا بس است مرا خدا
توکل کردم بر خدا خدايا به درگاه تو روآوردم و آهنگ آستان تو کردم و آنچه را
نزد توست خواسته و مي طلبم
خدايا به درگاه تو روآوردم و بر عهده تو بجا گذاشتم خاندانم و دارائيم و آنچه به
من دادي و به تو اطمينان دارم و مرا تهي دست مساز اي که نوميد نکند هر که او را
خواهد و تباه نگرداند آن را که در حفظ خود دارد درود بر محمد و خاندان محمد و
نگه دار مرا به نگه داري خودت زيرا تباه نگردد هر که را تو نگه داري کني
خدايا پاک کن مرا و قلب دلم را طاهر گردان و بگشا سينه ام را و جاري ساز بر
زبانم مدح و ثناء خودت و دوستي تو و ستايش تو را زيرا توان و قدرتي نيست جز
به تو و براستي دانستم که پايه و استواري دينم تسليم به فرمان تو و پيروي از
روش و سنت تو است و گواهي دادن به اين مطلب براي همه خلقت است خدايا آن را
براي درمان هر درد و نور هر تاريکي قرار بده زيرا تو بر هر چيزي توانايي
خدا بزرگ است نيست معبودي جز خدا منزه است خدا حمد و سپاس براي خداست
به نام خدا و به ياري خدا و بر آئين رسول خدا رحمت خدا بر او و بر خاندان او
گواهي مي دهم اينکه نيست معبودي جز خداي يگانه نيست شريکي براي او و گواهم به
اينکه محمد بنده خداي و رسول خداست و اينکه علي ولي خداست
گواهم که نيست الهي جز خداي يگانه که شريکي براي او نيست و گواهم به اينکه
محمد بنده خدا و رسول خداست و اينکه اوست آقاي اولين و آخرين و اوست آقاي
پيغمبران و رسولان خدايا درود فرست بر محمد بنده ات و رسولت و پيغمبرت و آقاي
آفريدگانت همگي درود و رحمتي که نتوان او را شمرد غير از تو خدايا درود فرست
بر اميرمؤمنان علي بن ابيطالب بنده تو و برادر رسول تو که برگزيدي او را به
دانش خودت و قرار دادي او را رهبر به هر که خواستي از خلق خود و راهنما بر کسي
که مبعوثش کردي به رسالت هاي خودت و جزابخش در ديانت به عدلت و فيصله دهنده
حکم تو بين خلقت و نگهبانش کردي بر همه اينها و درود بر او و رحمت خدا و
برکات او خدايا درود فرست بر فاطمه دختر پيغمبرت و همسر ولي تو و مادر دو
سبطه حسن و حسين دو سيد جوانان اهل بهشت آن بانوي پاک و پاکيزه گوهر مطهره
پرهيزکار پاکيزه و پسنديده پاک و مبرا از هر نقص بانوي زنان اهل بهشت همگي
رحمتي که نتوان شمردش جز خودت خدايا درود فرست بر حسن و حسين دو سبط پيغمبرت
و دو آقاي جوانان اهل بهشت آن دو بزرگوار براي اقامه دين قيام کردند در ميان
خلق تو و دو رهنما بر کسيکه او را مبعوث کردي به رسالت خودت و دو پاداش
دهنده ديانت طبق عدلت و دو فيصله بخش قضايت در ميان خلق و خدايا درود فرست
بر علي بن الحسين بنده تو و قيام کننده در ميان خلق تو و راهنما بر کسيکه او را
مبعوث کردي به رسالت خودت و داور در دين مطابق عدلت و فيصله دهنده حکم تو و
حاکم در امر دين در ميان خلق تو آقاي عابدان خدايا درود فرست بر محمد بن علي
بنده تو و جانشين تو در زمين شکافنده علم پيغمبران خدايا درود فرست بر جعفر بن
محمد راستگو بنده تو و سرپرست دين تو و حجت تو بر همه خلقت راستگو و خوشرفتار
خدايا درود فرست بر موسي بن جعفر بنده شايسته ات و زبان گوياي تو در ميان خلقت
و زبان گوياي به حکمت تو و حجت بر آفريدگانت خدايا درود فرست بر علي بن موسي
الرضا پسنديده بنده ات و سرپرست دين تو آن قيام کننده به عدل تو و دعوت کننده
به دينت و دين پدران راستگويش درودي که نتوان شمرد و احصاء کرد جز تو خدايا
درود فرست بر محمد بن علي بنده ات و ولي تو قيام کننده به فرمان تو و دعوت
کننده به راهت خدايا درود فرست بر علي بن محمد النقي بنده (خاص ) تو و حافظ و
نگهبان دين تو خدايا درود فرست بر حسن بن علي عمل کننده به فرمان تو قيام کننده
در ميان خلقت و آن حجت بزرگوارت اداء کننده از پيغمبرت و گواه تو بر خلقت
آنکه مخصوص بود به کرامتت و دعوت کننده بود به اطاعت تو و اطاعت رسولت
درود و رحمت هاي تو بر همه آن بزرگواران خدايا درود فرست بر حجت خودت و وليت
که قيام کننده در ميان خلقت رحمتي پي در پي با برکت و پايدار شتاب کن بدان
فرج او را و ياري کن او را و قرار ده ما را به او در دنيا و آخرت خدايا من
تقرب مي جويم به تو به درستي آنها و دوست دارم دوست آنها را و دشمن دارم دشمن
آنها را و روزيم کن به وسيله آنان نيکي دنيا و آخرت را و دور کن از من به وسيله
ايشان بدي دنيا و آخرت را و هراس هاي روز قيامت را
درود بر تو اي ولي خدا درود بر تو اي حجت خدا درود بر تو اي نور خدا در
تاريکيهاي زمين درود بر تو اي استوانه دين درود بر تو اي وارث آدم برگزيده خدا
درود بر تو اي وارث نوح پيامبر خدا درود بر تو اي وارث ابراهيم خليل خدا درود
بر تو اي وارث اسماعيل قرباني خدا درود بر تو اي وارث موسي هم سخن با خدا درود
بر تو اي وارث عيسي روح خدا درود بر تو اي وارث محمد رسول خدا درود بر تو اي
وارث اميرالمؤمنين علي ولي خدا و وصي فرستاده پروردگار جهانيان درود بر تو اي
وارث فاطمه زهرا درود بر تو اي وارث حسن و حسين دو آقاي جوانان اهل بهشت درود
بر تو اي وارث علي بن حسين زينت عابدان درود بر تو اي وارث محمد بن علي
شکافنده دانش اولين و آخرين درود بر تو اي وارث جعفر بن محمد راستگو خوشرفتار
درود بر تو اي وارث موسي بن جعفر درود بر تو اي شهيد با صدق و حقيقت درود بر
تو اي جانشين نيکوکار با تقوي گواهم به اينکه تو به پا داشتي نماز را و ادا کردي
زکات را و امر به معروف و نهي از منکر کردي و پرستش نمودي خدا را تا دم مرگ
درود بر تو اي اباالحسن و رحمت خدا و برکات او
خدايا آهنگ به درگاهت کردم از وطنم و نور ديدم و طي کردم شهرها را به اميد
رحمت تو نااميد مکن مرا و باز مدار مرا بدون برآوردن حاجتم و رحم کن رفت و آمد
بر سر قبر فرزند برادر رسولت درودهاي تو بر او و آل او پدر و مادرم فداي تو باد
اي مولاي من آمدم به زيارتت و بدرگاه شما وارد شده و پناهنده از آنچه جنايت
کردم بر خودم و بار سنگين گناه را بر دوش کشيدم پس شفيع من باش به درگاه خدا
روز نداريم و بي چيزيم براي توست نزد خدا مقام پسنديده و تو نزد او آبرومندي
خدايا من تقرب مي جويم به سوي تو به دوستي و ولايت ايشان پيرو و دوست آنهايم
بدانچه پيرو و دوست اول آنها بودم و بيزارم از هر دسته و گروهي جز آنها خدايا
لعنت کن به کسانيکه تبديل کردند نعمت را و متهم کردند پيغمبرت را و منکر
آيات تو شدند و مسخره کردند امامت را و سوار کردند مردم را بر دوش آل محمد
خدايا من تقرب مي جويم به سويت به وسيله لعنت بر آنها و بيزاري از آنها در
دنيا و آخرت اي مهربان
رحمت خدا بر تو اي اباالحسن درود خدا بر روان تو و جسم پاکت که شکيبا بودي و
تويي راستگو تصديق شده بکشد خدا هر که تو را کشت با دست و زبان
فعالترین کاربران ماه انجمن
فعالیترین کاربران سایت
اعضای جدید سایت
جدیدترین اعضای فعال
تعداد کل اعضای سایت
اعضای فعال
۱۷,۹۴۳
اعضای غیر فعال
۱۴,۳۶۳
تعداد کل اعضاء
۳۲,۳۰۶
پیام‌های جدید
بحث در مورد تاپیک های بخش سرگرمی
انجمن سرگرمی
۴,۶۶۵ پاسخ
۵۴۸,۳۰۲ بازدید
۵ ساعت قبل
ali
بحث آزاد در مورد بارسا
انجمن عاشقان آب‍ی و اناری
۵۸,۲۰۴ پاسخ
۸,۴۱۳,۷۱۶ بازدید
۱۳ ساعت قبل
یا لثارات الحسن
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
انجمن مباحث آزاد
۷۶,۴۹۴ پاسخ
۱۱,۶۷۵,۵۲۹ بازدید
۱ روز قبل
یا لثارات الحسن
برای آشنایی خودتون رو معرفی کنید!
انجمن مباحث آزاد
۷,۶۴۳ پاسخ
۱,۲۴۴,۰۵۴ بازدید
۱ روز قبل
Activated PC
آموزش و ترفندهای فتوشاپ
انجمن علمی و کاربردی
۱۳۵ پاسخ
۴۴,۹۳۸ بازدید
۱ روز قبل
RealSoftPC
جام جهانی ۲۰۲۲
انجمن فوتبال ملی
۲۳ پاسخ
۲,۰۸۵ بازدید
۲ روز قبل
Crack Hints
موسیقی
انجمن هنر و ادبیات
۵,۱۰۱ پاسخ
۱,۰۲۲,۵۵۶ بازدید
۳ روز قبل
Activated soft
علمی/تلفن هوشمند/تبلت/فناوری
انجمن علمی و کاربردی
۲,۴۱۹ پاسخ
۴۳۷,۹۸۲ بازدید
۱۰ روز قبل
javibarca
مباحث علمی و پزشکی
انجمن علمی و کاربردی
۱,۵۴۷ پاسخ
۷۴۹,۱۱۹ بازدید
۱ ماه قبل
رویا
مســابــقـه جــــذاب ۲۰ ســــوالـــــــــــــــــــی
انجمن سرگرمی
۲۳,۶۵۸ پاسخ
۲,۲۰۸,۸۶۵ بازدید
۱ ماه قبل
رویا
اسطوره های بارسا
انجمن بازیکنان
۳۴۳ پاسخ
۸۶,۴۴۰ بازدید
۶ ماه قبل
jalebamooz
تغییرات سایت
انجمن اتاق گفتگوی اعضاء و ناظران
۱,۵۵۷ پاسخ
۲۷۷,۸۵۸ بازدید
۱۱ ماه قبل
یا لثارات الحسن
حاضرین در سایت
۲۱۸ کاربر آنلاین است. (۱۳۳ کاربر در حال مشاهده تالار گفتمان)

عضو: ۰
مهمان: ۲۱۸

ادامه...
هرگونه کپی برداری از مطالب این سایت، تنها با ذکر نام «اف سی بارسلونا دات آی آر» مجاز است!