به اولین سایت تخصصی هواداران بارسلونا در ایران خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات سایت، ثبت نام کنید و یا با نام کاربری خود وارد شوید!

شناسه کاربری:
کلمه عبور:
ورود خودکار

نحوه فعالیت در انجمن‌های سایت
دوستان عزیز توجه کنید که تا زمانی که با نام کاربری خود وارد نشده باشید، تنها می‌توانید به مشاهده مطالب انجمن‌ها بپردازید و امکان ارسال پیام را نخواهید داشت. در صورتی که تمایل دارید در مباحث انجمن‌های سایت شرکت نمایید، در سایت عضو شده و با نام کاربری خود وارد شوید.

پیشنهاد می‌کنیم که قبل از هر چیز، با مراجعه به انجمن قوانین و شرح وظایف ضمن مطالعه قوانین سایت، با نحوه اداره و گروه‌های فعال در سایت و همچنین شرح وظایف و اختیارات آنها آشنا شوید. به علاوه دوستان عزیز بهتر است قبل از آغاز فعالیت در انجمن‌ها، ابتدا خود را در تاپیک برای آشنایی (معرفی اعضاء) معرفی نمایند تا عزیزان حاضر در انجمن بیشتر با یکدیگر آشنا شوند.

همچنین در صورتی که تمایل دارید در یکی از گروه‌های کاربری جهت مشارکت در فعالیت‌های سایت عضو شوید و ما را در تهیه مطالب مورد نیاز سایت یاری نمایید، به تاپیک اعلام آمادگی برای مشارکت در فعالیت‌های سایت مراجعه نموده و علائق و توانایی های خود را مطرح نمایید.
تاپیک‌های مهم انجمن
ارسال گزارش یک مورد قابل بررسی در مورد پیام زیر در تالار گفتمان
متن گزارش:*
 

اذان نيمه شب
نویسنده: مجنون
یکشنبه، ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۰ (۳:۲۱)
اذان نيمه شب

در دوره ی خلافت امویان، تنها نژادى كه بر سراسر كشور پهناور اسلامى آن روز حكومت مى كرد و قدرت را در دست داشت نژاد عرب بود. اما در زمان خلفاى عباسى، ایرانیان تدریجاً قدرتها را قبضه كردند و پستها و منصبها را دراختیار خود گرفتند.

خلفاى عباسى با آنكه خودشان عرب بودند از مردم عرب دل خوشى نداشتند.

سیاست آنها بر این بود كه اعراب را كنار بزنند و ایرانیان را به قدرت برسانند. حتى از اشاعه ی زبان عربى در بعضى از بلاد ایران جلوگیرى مى كردند. این سیاست تا زمان مأمون ادامه داشت [1]
پس از مرگ مأمون، برادرش معتصم بر مسند خلافت نشست. مأمون و معتصم از دو مادر بودند: مادر مأمون ایرانى بود و مادر معتصم از نژاد ترك. به همین سبب خلافت معتصم موافق میل ایرانیان- كه پستهاى عمده را در دست داشتند- نبود.

ایرانیان مایل بودند عباس پسر مأمون را به خلافت برسانند. معتصم این مطلب را درك كرده بود و همواره بیم آن داشت كه برادرزاده اش عباس بن مأمون به كمك ایرانیان قیام كند و كار را یكسره نماید. از این رو به فكر افتاد هم خود عباس را از بین ببرد و هم جلو نفوذ ایرانیان را كه طرفدار عباس بودند بگیرد. عباس را به زندان انداخت و او در همان زندان مرد. براى جلوگیرى از نفوذ ایرانیان، نقشه كشید پاى قدرت دیگرى را در كارها باز كند كه جانشین ایرانیان گردد. براى این منظور گروه زیادى از مردم تركستان و ماوراء النهر را كه هم نژاد مادرش بودند به بغداد و مركز خلافت كوچ داد و كارها را به آنان سپرد. طولى نكشید كه تركها زمام كارها را دردست گرفتند و قدرتشان بر ایرانیان و اعراب فزونى یافت.

معتصم از آن نظر كه به تركها نسبت به خود اعتماد و اطمینان داشت روز به روز میدان را براى آنان بازتر مى كرد. از این رو در مدت كمى اینان یكه تاز میدان حكومت اسلامى شدند. تركها همه مسلمان بودند و زبان عربى آموخته بودند و نسبت به اسلام وفادار بودند، اما چون از آغاز ورودشان به عاصمه ی تمدن اسلامى تا قدرت یافتنشان فاصله ی زیادى نبود، به معارف و آداب و تمدن اسلامى آشنایى زیادى نداشتند و خلق و خوى اسلامى نیافته بودند؛ برخلاف ایرانیان كه هم سابقه ی تمدن داشتند و هم علاقه مندانه معارف و اخلاق و آداب اسلامى را آموخته بودند و خلق و خوى اسلامى داشتند و خود پیشقدم خدمتگزاران اسلامى به شمار مى رفتند.

در مدتى كه ایرانیان زمام امور را در دست داشتند، عامه ی مسلمین راضى بودند. اما تركها در مدت نفوذ و در دست گرفتن قدرت آنچنان وحشیانه رفتار كردند كه عامه ی مردم را ناراضى و خشمگین ساختند.

سربازان ترك هنگامى كه بر اسبهاى خود سوار مى شدند و در خیابانها و كوچه هاى بغداد به جولان مى پرداختند، ملاحظه نمى كردند كه انسانى هم در جلو راه آنها هست. از این رو بسیار اتفاق مى افتاد كه زنان و كودكان و پیران سالخورده و افراد عاجز در زیر دست و پاى اسبهاى آنها لگدمال مى شدند.

مردم آنچنان به ستوه آمدند كه از معتصم تقاضا كردند پایتخت را از بغداد به جاى دیگر منتقل كند. مردم در تقاضاى خود یادآورى كردند كه اگر مركز را منتقل نكند با او خواهند جنگید. معتصم گفت: «با چه نیرویى مى توانند با من بجنگند؟ ! من هشتاد هزار سرباز مسلح آماده دارم! » .

گفتند:

«با تیرهاى شب؛ یعنى با نفرینهاى نیمه شب به جنگ تو خواهیم آمد. » .

معتصم پس از این گفتگو با تقاضاى مردم موافقت كرد و مركز را از بغداد به سامرا منتقل كرد.

پس از معتصم، در دوره ی واثق و متوكل و منتصر و چند خلیفه ی دیگر نیز تركها عملا زمام امور را در دست داشتند و خلیفه دست نشانده ی آنها بود. بعضى از خلفاى عباسى درصدد كوتاه كردن دست تركها برآمدند اما شكست خوردند. یكى از خلفاى عباسى كه به كارها سر و صورتى داد و تا حدى از نفوذ تركها كاست «المعتضد» بود.

در زمان معتضد، بازرگان پیرى از یكى از سران سپاه مبلغ زیادى طلبكار بود و به هیچ وجه نمى توانست وصول كند، ناچار تصمیم گرفت به خود خلیفه متوسل شود، اما هر وقت به دربار مى آمد دستش به دامان خلیفه نمى رسید، زیرا دربانان و مستخدمین دربارى به او راه نمى دادند.

بازرگان بیچاره از همه جا مأیوس شد و راه چاره اى به نظرش نرسید، تا اینكه شخصى او را به یك نفر خیاط در «سه شنبه بازار» راهنمایى كرد و گفت این خیاط مى تواند گره از كار تو باز كند. بازرگان پیر نزد خیاط رفت. خیاط نیز به آن مرد سپاهى دستور داد كه دین خود را بپردازد و او هم بدون معطلى پرداخت.

این جریان بازرگان پیر را سخت در شگفتى فرو برد. با اصرار زیاد از خیاط پرسید: «چطور است كه اینها كه به احدى اعتنا ندارند فرمان تو را اطاعت مى كنند؟ » .

خیاط گفت: «من داستانى دارم كه باید براى تو حكایت كنم: روزى از خیابان عبور مى كردم؛ زنى زیبا نیز همان وقت از خیابان مى گذشت. اتفاقا یكى از افسران ترك در حالى كه مست باده بود از خانه ی خود بیرون آمده جلو در خانه ایستاده بود و مردم را تماشا مى كرد. تا چشمش به آن زن افتاد دیوانه وار در مقابل چشم مردم او را بغل كرد و به طرف خانه ی خود كشید. فریاد استغاثه ی زن بیچاره بلند شد، داد مى كشید:

ایهاالناس به فریادم برسید، من اینكاره نیستم، آبرو دارم، شوهرم قسم خورده اگر یك شب در خارج خانه به سر برم مرا طلاق دهد، خانه خراب مى شوم. اما هیچ كس از ترس جرأت نمى كرد جلو بیاید.

من جلو رفتم و با نرمى و التماس از آن افسر خواهش كردم كه این زن را رها كند، اما او با چماقى كه در دست داشت محكم به سرم كوبید كه سرم شكست و زن را به داخل خانه برد. من رفتم عده اى را جمع كردم و اجتماعا به در خانه ی آن افسر رفتیم و آزادى زن را تقاضا كردیم. ناگهان خودش با گروهى از خدمتكاران و نوكران از خانه بیرون آمدند و بر سر ما ریختند و همه ی ما را كتك زدند.

جمعیت متفرق شدند، من هم به خانه ی خود رفتم، اما لحظه اى از فكر زن بیچاره بیرون نمى رفتم. با خود مى اندیشیدم كه اگر این زن تا صبح پیش این مرد بماند زندگى اش تا آخر عمر تباه خواهد شد و دیگر به خانه و آشیانه ی خود راه نخواهد داشت. تا نیمه شب بیدار نشستم و فكر كردم. ناگهان نقشه اى در ذهنم مجسم شد؛ با خود گفتم این مرد امشب مست است و متوجه وقت نیست، اگر الآن آواز اذان را بشنود خیال مى كند صبح است و زن را رها خواهد كرد و زن قبل از آنكه شب به آخر برسد مى تواند به خانه ی خود برگردد.

فوراً رفتم به مسجد و از بالاى مناره فریاد اذان را بلند كردم. ضمنا مراقب كوچه و خیابان بودم ببینم آن زن آزاد مى شود یا نه. ناگهان دیدم فوج سربازهاى سواره و پیاده به خیابانها ریختند و همه مى پرسیدند این كسى كه در این وقت شب اذان گفت كیست؟ من ضمن اینكه سخت وحشت كردم، خودم را معرفى كردم و گفتم من بودم كه اذان گفتم. گفتند زود بیا پایین كه خلیفه تو را خواسته است. مرا نزد خلیفه بردند.

دیدم خلیفه نشسته منتظر من است. از من پرسید چرا این وقت شب اذان گفتى؟ جریان را از اول تا آخر برایش نقل كردم. همان جا دستور داد آن افسر را با آن زن حاضر كنند. آنها را حاضر كردند. پس از بازپرسى مختصرى دستور قتل آن افسر را داد. آن زن را هم به خانه نزد شوهرش فرستاد و تأكید كرد كه شوهر او را مؤاخذه نكند و از او به خوبى نگهدارى كند، زیرا نزد خلیفه مسلم شده كه زن بى تقصیر بوده است.

آنگاه معتضد به من دستور داد هر موقع به چنین مظالمى برخوردى همین برنامه ی ابتكارى را اجرا كن، من رسیدگى مى كنم. این خبر در میان مردم منتشر شد. از آن به بعد اینها از من كاملا حساب مى برند. این بود كه تا من به این افسر مدیون فرمان دادم فورا اطاعت كرد. » [2]
______________________________________________
[1] . یكى از مصائبى كه سیاستگران اموى و عباسى و سایر حكمرانان كشورهاى اسلامى براى جهان اسلام به وجود آوردند، دامن زدن به آتش تعصبات قومى و نژادى بود.

چنانكه مى دانیم، اسلام با این تعصبات به مبارزه برخاست و بر آنها فائق گشت. اسلام به طور اعجازآمیزى اقوام و ملل و نژادهاى مختلف از عرب و ایرانى و ترك و رومى و هندى و غیره را زیر پرچم یك فكر و عقیده درآورد. اسلام با اجراى اصل «یا ایها الناس انا خلقناكم من ذكر و انثى و جعلناكم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اكرمكم عنداللّٰه اتقیكم» به عالیترین و شریفترین آرزوى بشر جامه ی عمل پوشید.

اما سیاستگران اموى و عباسى و همچنین امرا و حكمرانان جاه طلب دیگر كه در گوشه و كنار قد برافراشتند از نو این آتش را شعله ور كردند و «شعوبى گرى» را رایج ساختند.

جالب توجه این است كه خود آن سیاستگران و افراد ذى نفع در این جریانها، كه سلسله جنبان این گونه احساسات احمقانه هستند، هیچ گونه علاقه و تعصبى ندارند و در دل خود به كوته فكرانى كه به دام آنها مى افتند مى خندند.

در تاریخ اسلام دو جریان تاریك و روشن، زشت و زیبا، در كنار یكدیگر به چشم مى خورد. یكى تعصبات تیره و تاریك شعوبى گرى و نژادپرستى كه دستگاههاى سیاسى و مراكز وابسته به آنها آتشش را شعله ور مى كردند. دیگر احساسات برادرانه و صمیمانه میان اقوام و ملل گوناگون و رنگها و نژادها و زبانهاى مختلف كه در محیطهاى علمى و فرهنگى و حوزه هاى درسى و همچنین در محیطهاى دینى از مساجد و معابد و مشاهد و محیطهاى عادى عمومى زندگى مردم مسلمان حكمفرما بود.

با همه ی نیرنگهایى كه دستگاههاى سیاسى به منظور ایجاد تفرقه و تشتت به كار مى بردند روحانیت و معنویت اسلام بر همه ی آنها غلبه داشت؛ سفید و سیاه، عرب و ایرانى و ترك و هندى، بدون احساس بیگانگى، در حوزه هاى علمى و صفوف نمازها و لشكركشیهاى مذهبى و مجامع دیگر كنار هم قرار مى گرفتند و به چشم برادر به هم مى نگریستند.

در دو سه قرن اخیر استعمارگران غربى با نقشه هاى وسیع و صرف پولهاى هنگفت برنامه ی آتش افروزى تعصبات نژادى و ملى را در ممالك اسلامى به مرحله ی اجرا گذاشته اند و متأسفانه تا حد زیادى در كار خود توفیق یافته اند. آنها ملل اسلامى را به موهوماتى در این زمینه سرگرم كرده و خود با خیالى آسوده به چپاول و غارت سرمایه هاى مادى و معنوى آنها پرداخته اند. چه كتابها كه به دست افرادى خام یا خائن به همین منظور تألیف شده و مى شود و چه پستها و مقامات كه به پاداش این خدمت به افرادى داده شده است.

امروز بر هر مسلمانى واجب است كه چشم باز كند و به سهم خود بكوشد تا دیوارهاى تفرقه را كه با سوء نیت به دست سیاستگران قدیم و جدید ساخته شده است، به هر شكل و صورت، خراب و نابود كند و هرگز گرد این گونه خیالات و اوهام نگردد. بداند كه هیچ قومیت و ملیتى نه سبب شرافت و افتخار است و نه موجب ننگ و عار.
[2] . ظُهرالاسلام، ج 1/ص 32 و 33.

فعالترین کاربران ماه انجمن
فعالیترین کاربران سایت
اعضای جدید سایت
جدیدترین اعضای فعال
تعداد کل اعضای سایت
اعضای فعال
۱۷,۹۴۴
اعضای غیر فعال
۱۴,۳۶۳
تعداد کل اعضاء
۳۲,۳۰۷
پیام‌های جدید
بحث آزاد در مورد بارسا
انجمن عاشقان آب‍ی و اناری
۵۸,۲۰۵ پاسخ
۸,۴۳۴,۷۴۹ بازدید
۶ روز قبل
Salehm
بحث در مورد تاپیک های بخش سرگرمی
انجمن سرگرمی
۴,۶۶۵ پاسخ
۵۴۹,۸۷۸ بازدید
۶ روز قبل
ali
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
انجمن مباحث آزاد
۷۶,۴۹۴ پاسخ
۱۱,۶۹۵,۳۲۸ بازدید
۷ روز قبل
یا لثارات الحسن
برای آشنایی خودتون رو معرفی کنید!
انجمن مباحث آزاد
۷,۶۴۳ پاسخ
۱,۲۴۷,۸۳۸ بازدید
۸ روز قبل
Activated PC
آموزش و ترفندهای فتوشاپ
انجمن علمی و کاربردی
۱۳۵ پاسخ
۴۵,۰۴۲ بازدید
۸ روز قبل
RealSoftPC
جام جهانی ۲۰۲۲
انجمن فوتبال ملی
۲۳ پاسخ
۲,۰۹۷ بازدید
۹ روز قبل
Crack Hints
موسیقی
انجمن هنر و ادبیات
۵,۱۰۱ پاسخ
۱,۰۲۴,۲۴۶ بازدید
۱۰ روز قبل
Activated soft
علمی/تلفن هوشمند/تبلت/فناوری
انجمن علمی و کاربردی
۲,۴۱۹ پاسخ
۴۳۸,۶۶۲ بازدید
۱۶ روز قبل
javibarca
مباحث علمی و پزشکی
انجمن علمی و کاربردی
۱,۵۴۷ پاسخ
۷۵۰,۰۳۴ بازدید
۱ ماه قبل
رویا
مســابــقـه جــــذاب ۲۰ ســــوالـــــــــــــــــــی
انجمن سرگرمی
۲۳,۶۵۸ پاسخ
۲,۲۱۳,۵۲۵ بازدید
۱ ماه قبل
رویا
اسطوره های بارسا
انجمن بازیکنان
۳۴۳ پاسخ
۸۶,۶۴۸ بازدید
۶ ماه قبل
jalebamooz
تغییرات سایت
انجمن اتاق گفتگوی اعضاء و ناظران
۱,۵۵۷ پاسخ
۲۷۸,۲۱۶ بازدید
۱۱ ماه قبل
یا لثارات الحسن
حاضرین در سایت
۱۶۸ کاربر آنلاین است. (۹۳ کاربر در حال مشاهده تالار گفتمان)

عضو: ۰
مهمان: ۱۶۸

ادامه...
هرگونه کپی برداری از مطالب این سایت، تنها با ذکر نام «اف سی بارسلونا دات آی آر» مجاز است!