گواهى ام علاء | |||
---|---|---|---|
نویسنده: مجنون شنبه، ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۰ (۱:۰۸) | |||
گواهى ام علاء مسلمانان در مدينه مجموعا دو گروه بودند: گروه ساكنين اصلى، و گروه كسانى كه به مناسبت هجرت رسول اكرم به مدينه، از خارج به مدينه آمده بودند. آنها كه از خارج آمده بودند «مهاجرين» ، و ساكنين اصلى «انصار» خوانده مى شدند. مهاجرين چون از وطن و خانه و مال و ثروت و احيانا از زن و فرزند دست شسته و عاشقانى پاكباخته بودند، سروسامان و زندگى و خانمانى از خود نداشتند. از اين رو انصار با نهايت جوانمردى، برادران دينى خود را در خانه هاى خود پذيرايى مى كردند. حساب مهمان و ميزبان در كار نبود، حساب يگانگى و يكرنگى بود. آنها را شريك مال و زندگى خود محسوب مى كردند و احيانا آنها را بر خويشتن مقدم مى داشتند [1] عثمان بن مظعون يكى از مهاجرين بود كه از مكه آمده بود و در خانه ی يكى از انصار مى زيست. عثمان در آن خانه مريض شد. افراد خانه، مخصوصا «ام علاء انصارى» كه از زنان باايمان بود و از كسانى بود كه از ابتدا با رسول خدا بيعت كرده بود، صميمانه از او پرستارى مى كردند. اما بيمارى اش روز به روز شديدتر شد و عاقبت به همان بيمارى از دنيا رفت. افراد خانه كاملا به قدرت ايمان و پايه ی عمل عثمان بن مظعون پى برده و دانسته بودند كه او به راستى يك مسلمان واقعى بود. ميزان علاقه و محبت رسول اكرم را نسبت به او نيز به دست آورده بودند. براى هر فرد عادى كافى بود كه به موجب اين دو سند، شهادت بدهند كه عثمان اهل بهشت است. در حالى كه مشغول تهيه ی مقدمات دفن بودند رسول اكرم وارد شد. ام علاء همان وقت رو كرد به جنازه ی عثمان و گفت: «رحمت خدا شامل حال تو باداى عثمان! من اكنون شهادت مى دهم كه خداوند تو را به جوار رحمت خود برد. » . تا اين كلمه از دهان ام علاء خارج شد، رسول اكرم فرمود: «تو از كجا فهميدى كه خداوند عثمان را در جوار رحمت خود برد؟ ! » . - يا رسول اللّٰه! من همين طورى گفتم وگرنه من چه مى دانم. - عثمان رفت به دنيايى كه در آنجا همه ی پرده ها از جلو چشم برداشته مى شود. و البته من درباره ی او اميد خير و سعادت دارم. اما به تو بگويم، من كه پيغمبرم درباره ی خودم يا درباره ی يكى از شما اينچنين اظهارنظر قطعى نمى كنم. ام علاء از آن پس درباره ی احدى اينچنين اظهارنظر نكرد. درباره ی هركس كه مى مرد، اگر از او مى پرسيدند، مى گفت: «فقط خداوند مى داند كه او فعلا در چه حالى است. » . پس از مدتى كه از مردن عثمان گذشت، ام علاء او را در خواب ديد در حالى كه نهرى از آب جارى به او تعلق داشت. خواب خود را براى رسول اكرم نقل كرد. رسول اكرم فرمود: «آن نهر، عمل اوست كه همچنان جريان دارد. » [2] ___________________________________________ [1] . ويؤثرون على انفسهم و لو كان بهم خصاصة: قرآن كريم، سوره ی حشر، آيه ی 9. [2] . صحيح بخارى، ج 9/ص 48؛ واسدالغابه، ج 5/ص 604. |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول