به اولین سایت تخصصی هواداران بارسلونا در ایران خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات سایت، ثبت نام کنید و یا با نام کاربری خود وارد شوید!

شناسه کاربری:
کلمه عبور:
ورود خودکار

نحوه فعالیت در انجمن‌های سایت
دوستان عزیز توجه کنید که تا زمانی که با نام کاربری خود وارد نشده باشید، تنها می‌توانید به مشاهده مطالب انجمن‌ها بپردازید و امکان ارسال پیام را نخواهید داشت. در صورتی که تمایل دارید در مباحث انجمن‌های سایت شرکت نمایید، در سایت عضو شده و با نام کاربری خود وارد شوید.

پیشنهاد می‌کنیم که قبل از هر چیز، با مراجعه به انجمن قوانین و شرح وظایف ضمن مطالعه قوانین سایت، با نحوه اداره و گروه‌های فعال در سایت و همچنین شرح وظایف و اختیارات آنها آشنا شوید. به علاوه دوستان عزیز بهتر است قبل از آغاز فعالیت در انجمن‌ها، ابتدا خود را در تاپیک برای آشنایی (معرفی اعضاء) معرفی نمایند تا عزیزان حاضر در انجمن بیشتر با یکدیگر آشنا شوند.

همچنین در صورتی که تمایل دارید در یکی از گروه‌های کاربری جهت مشارکت در فعالیت‌های سایت عضو شوید و ما را در تهیه مطالب مورد نیاز سایت یاری نمایید، به تاپیک اعلام آمادگی برای مشارکت در فعالیت‌های سایت مراجعه نموده و علائق و توانایی های خود را مطرح نمایید.
تاپیک‌های مهم انجمن
ارسال گزارش یک مورد قابل بررسی در مورد پیام زیر در تالار گفتمان
متن گزارش:*
 

اولين شعار
نویسنده: مجنون
سه‌شنبه، ۲۳ فروردین ۱۳۹۰ (۰:۲۷)
اولين شعار

زمزمه‏هايى كه گاه به گاه از مكه در ميان قبيلهء بنى غفار به گوش مى‏رسيد، طبيعت‏ كنجكاو و متجسس ابوذر را به خود متوجه كرده بود. او خيلى ميل داشت از ماهيت‏ قضايايى كه در مكه مى‏گذرد آگاه شود، اما از گزارشهاى پراكنده و نامنظمى كه‏ احيانا به وسيلهء افراد و اشخاص دريافت مى‏كرد، چيز درستى نمى‏فهميد. آنچه‏ برايش مسلم شده بود فقط اين مقدار بود كه در مكه سخن نوى به وجود آمده و مكيان سخت براى خاموش كردن آن فعاليت مى‏كنند، اما آن سخن چيست و مكيان‏ چرا مخالفت مى‏كنند، هيچ معلوم نيست. برادرش عازم مكه بود، به او گفت:

«مى‏گويند شخصى در مكه ظهور كرده و سخنان تازه‏اى آورده است و مدعى است‏ كه آن سخنان از طرف خدا به او وحى مى‏شود، اكنون كه تو به مكه مى‏روى، از نزديك تحقيق كن و خبر درست را براى من بياور. » .

روزها در انتظار برادر بود تا مراجعت كرد. هنگام مراجعت از او پرسيد:

«هان! چه خبر بود و قضيه از چه قرار است؟ » .

- تا آنجا كه من توانستم تحقيق كنم، او مردى است كه مردم را به اخلاق خوب‏ دعوت مى‏كند، كلامى هم آورده كه شعر نيست.

- منظور من تحقيق بيشتر بود، اين مقدار كافى نيست. خودم شخصا بايد بروم و از حقيقت اين كار سر دربياورم.

ابوذر مقدارى آذوقه در كوله بار خود گذاشت و آن را به پشت گرفت و يكسره به‏ مكه آمد. تصميم گرفت هرطور هست با خود آن مردى كه سخن نو آورده ملاقات‏ كند و سخن او را از زبان خودش بشنود. اما نه او را مى‏شناخت و نه جرئت مى‏كرد از كسى سراغ او را بگيرد. محيط مكه محيط ارعاب و وحشت بود. ابوذر بدون آنكه به‏ كسى اظهار كند متوجه اطراف بود و به سخنان مردم گوش مى‏داد، شايد نشانه‏اى از مطلوب بيابد.

مركز اخبار و وقايع مسجد الحرام بود. ابوذر نيز با كوله بار خود به مسجد الحرام‏ آمد. روز را شب كرد و نشانه‏اى به دست نياورد. پس از آنكه پاسى از شب گذشت، چون خسته بود همان جا دراز كشيد. طولى نكشيد جوانى از نزديك او عبور كرد. آن‏ جوان نگاهى متجسسانه به سراپاى ابوذر كرد و رد شد. نگاه جوان از نظر ابوذر خيلى معنى‏دار بود. به قلبش خطور كرد شايد اين جوان شايستگى داشته باشد كه‏ راز خودم را با او در ميان بگذارم. حركت كرد و پشت سر جوان راه افتاد، اما جرئت‏ نكرد چيزى اظهار كند، به سر جاى خود برگشت.

روز بعد تمام روز را متفحصانه در مسجد الحرام به سر برد. آن روز نيز اثرى از مطلوب نيافت. شب فرا رسيد و در همان جا دراز كشيد. درست در همان وقت شب‏ پيش، همان جوان پيدا شد، جلو آمد و با احترام به ابوذر گفت:

«آيا وقت آن نرسيده است كه تو به منزل خودت بيايى و شب را در آنجا به سر ببرى؟ » اين را گفت و ابوذر را با خود به منزل برد. ابوذر شب را مهمان آن جوان بود، ولى باز هم از اينكه راز خود را با جوان به ميان بگذارد خوددارى كرد. جوان نيز از او چيزى نپرسيد. صبح زود ابوذر خداحافظى كرد و به دنبال مقصد خود به‏ مسجد الحرام آمد. آن روز نيز شب شد و ابوذر نتوانست از سخنان پراكندهء مردم‏ چيزى بفهمد. همينكه پاسى از شب گذشت، باز همان جوان آمد و ابوذر را با خود به‏ خانه برد، اما اين نوبت جوان سكوت را شكست.

- آيا ممكن است به من بگويى براى چه كارى به اين شهر آمده‏اى؟ .
- اگر با من شرط كنى كه مرا كمك كنى، به تو مى‏گويم.

- عهد مى‏كنم كه كمك خود را از تو دريغ نكنم.

- حقيقت اين است، مدتهاست در ميان قبيلهء خودمان مى‏شنويم كه مردى در مكه ظهور كرده است و سخنانى آورده و مدعى است آن سخنان از جانب خدا به او وحى مى‏شود. من آمده‏ام خود او را ببينم و دربارهء كار او تحقيق كنم. اولا عقيده تو دربارهء اين مرد چيست؟ و ثانيا آيا مى‏توانى مرا به او راهنمايى كنى؟ .

- مطمئن باش كه او بر حق است و آنچه مى‏گويد از جانب خداست. صبح من تو را پيش او خواهم برد. اما همان‏طور كه خودت مى‏دانى، اگر مردم اين شهر بفهمند من‏ تو را پيش او مى‏برم، جان هر دو نفر ما در خطر است. فردا صبح من جلو مى‏افتم و تو پشت سر من با مقدارى فاصله بيا و ببين من كجا مى‏روم. من مراقب اطراف هستم، اگر حس كردم خطرى در كار است مى‏ايستم و خم مى‏شوم مانند كسى كه مثلا ظرفى‏ را خالى مى‏كند. تو به اين علامت متوجه خطر باش و دور شو، اما اگر خطرى پيش‏ نيامد هر جا كه من رفتم تو هم بيا.

فردا صبح جوان كه كسى جز على بن ابى طالب نبود، از خانه بيرون آمد و راه‏ افتاد، و ابوذر نيز از پشت سرش. خوشبختانه با خطرى مواجه نشدند. على ابوذر را به خانهء پيغمبر رساند.

ابوذر سرگرم مطالعه در احوال و اطوار پيغمبر شد و مرتب آيات قرآن را گوش‏ مى‏كرد. به جلسهء دوم نكشيد كه با ميل و اشتياق اسلام اختيار كرد و با رسول خدا پيمان بست تا زنده است در راه خدا از هيچ ملامتى پروا نداشته باشد و سخن حق را ولو در ذائقه‏ها تلخ آيد بگويد.

رسول خدا به او فرمود: «اكنون به ميان قوم خود برگرد و آنها را به اسلام دعوت‏ كن، تا دستور ثانوى من به تو برسد. » .

ابوذر گفت: «بسيار خوب. اما به خدا قسم پيش از اينكه از اين شهر بيرون بروم، در ميان اين مردم خواهم رفت و با آواز بلند به نفع اسلام شعار خواهم داد. هرچه‏ بادا باد. » .

ابوذر بيرون آمد و خود را به قلب مكه يعنى مسجد الحرام رساند و در مجمع‏ قريش فرياد برآورد: «اشهد ان لا اله الا اللّٰه و ان محمداً عبده و رسوله. » .

مكيان با شنيدن اين شعار، بدون آنكه مهلت سؤال و جوابى بدهند، به سر اين مرد كه‏ او را اصلا نمى‏شناختند ريختند. اگر عباس بن عبد المطلب خود را به روى ابوذر نينداخته بود، چيزى از ابوذر باقى نمى‏ماند. عباس به مكيان گفت: «اين مرد از قبيلهء بنى غفار است. راه كاروان تجارتى قريش از مكه به شام و از شام به مكه در سرزمين اين قبيله است. شما هيچ فكر نمى‏كنيد كه اگر مردى از آنها را بكشيد، ديگر نخواهيد توانست به سلامت از ميان آنها عبور كنيد؟ ! » .

ابوذر از دست قريش نجات يافت، اما هنوز كاملا دلش آرام نگرفته بود. با خود گفت يك بار ديگر اين عمل را تكرار مى‏كنم، بگذار اين مردم اين چيزى را كه‏ دوست ندارند به گوششان بخورد بشنوند تا كم كم به آن عادت كنند. روز بعد آمد و همان شعار روز پيش را تكرار كرد. باز قريش به سرش ريختند و با وساطت عباس‏ بن عبد المطلب نجات يافت.

ابوذر پس از اين جريان طبق دستور رسول اكرم به ميان قوم خويش رفت و به‏ تعليم و تبليغ و ارشاد آنان پرداخت. همينكه رسول اكرم از مكه به مدينه مهاجرت‏ كرد، ابوذر نيز به مدينه آمد و تا نزديكيهاى آخر عمر خود در مدينه به سر برد. ابوذر صراحت لهجهء خود را تا آخر حفظ كرد. به همين جهت در زمان خلافت عثمان ابتدا به شام و سپس به نقطه‏اى در خارج مدينه به نام «ربذه» تبعيد شد و در همان جا در تنهايى درگذشت. پيغمبر اكرم درباره‏اش فرموده بود: «خدا رحمت كند ابوذر را، تنها زندگى مى‏كند، تنها مى‏ميرد، تنها محشور مى‏شود. » 1
_______________________________________
1 . اُسد الغابة، ج 1/ص 301 و ج 5/ص 186؛ والغدير، ج 8/ص 314، چاپ بيروت.

فعالترین کاربران ماه انجمن
فعالیترین کاربران سایت
اعضای جدید سایت
جدیدترین اعضای فعال
تعداد کل اعضای سایت
اعضای فعال
۱۷,۹۴۴
اعضای غیر فعال
۱۴,۳۶۳
تعداد کل اعضاء
۳۲,۳۰۷
پیام‌های جدید
بحث آزاد در مورد بارسا
انجمن عاشقان آب‍ی و اناری
۵۸,۲۰۵ پاسخ
۸,۴۳۴,۴۴۰ بازدید
۶ روز قبل
Salehm
بحث در مورد تاپیک های بخش سرگرمی
انجمن سرگرمی
۴,۶۶۵ پاسخ
۵۴۹,۸۷۲ بازدید
۶ روز قبل
ali
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
انجمن مباحث آزاد
۷۶,۴۹۴ پاسخ
۱۱,۶۹۵,۰۸۷ بازدید
۷ روز قبل
یا لثارات الحسن
برای آشنایی خودتون رو معرفی کنید!
انجمن مباحث آزاد
۷,۶۴۳ پاسخ
۱,۲۴۷,۷۸۸ بازدید
۸ روز قبل
Activated PC
آموزش و ترفندهای فتوشاپ
انجمن علمی و کاربردی
۱۳۵ پاسخ
۴۵,۰۳۶ بازدید
۸ روز قبل
RealSoftPC
جام جهانی ۲۰۲۲
انجمن فوتبال ملی
۲۳ پاسخ
۲,۰۹۶ بازدید
۸ روز قبل
Crack Hints
موسیقی
انجمن هنر و ادبیات
۵,۱۰۱ پاسخ
۱,۰۲۴,۲۰۶ بازدید
۹ روز قبل
Activated soft
علمی/تلفن هوشمند/تبلت/فناوری
انجمن علمی و کاربردی
۲,۴۱۹ پاسخ
۴۳۸,۶۴۰ بازدید
۱۶ روز قبل
javibarca
مباحث علمی و پزشکی
انجمن علمی و کاربردی
۱,۵۴۷ پاسخ
۷۵۰,۰۳۳ بازدید
۱ ماه قبل
رویا
مســابــقـه جــــذاب ۲۰ ســــوالـــــــــــــــــــی
انجمن سرگرمی
۲۳,۶۵۸ پاسخ
۲,۲۱۳,۴۸۴ بازدید
۱ ماه قبل
رویا
اسطوره های بارسا
انجمن بازیکنان
۳۴۳ پاسخ
۸۶,۶۴۸ بازدید
۶ ماه قبل
jalebamooz
تغییرات سایت
انجمن اتاق گفتگوی اعضاء و ناظران
۱,۵۵۷ پاسخ
۲۷۸,۲۱۶ بازدید
۱۱ ماه قبل
یا لثارات الحسن
حاضرین در سایت
۱۶۱ کاربر آنلاین است. (۱۰۰ کاربر در حال مشاهده تالار گفتمان)

عضو: ۰
مهمان: ۱۶۱

ادامه...
هرگونه کپی برداری از مطالب این سایت، تنها با ذکر نام «اف سی بارسلونا دات آی آر» مجاز است!