جوان آشفته حال | |||
---|---|---|---|
نویسنده: مجنون یکشنبه، ۳ بهمن ۱۳۸۹ (۱:۵۳) | |||
جوان آشفته حال نماز صبح را رسول اكرم در مسجد با مردم خواند.هوا ديگر روشن شده بود و افراد كاملاً تميز داده مىشدند.در اين بين چشم رسول اكرم به جوانى افتاد كه حالش غيرعادى به نظر مىرسيد.سرش آزاد روى تنش نمىايستاد و دائما به اين طرف و آن طرف حركت مىكرد.نگاهى به چهرهء جوان كرد،ديد رنگش زرد شده، چشمهايش در كاسهء سر فرو رفته،اندامش باريك و لاغر شده است.از او پرسيد: «در چه حالى؟». -در حال يقينم يا رسول اللََّه!. -هر يقينى آثارى دارد كه حقيقت آن را نشان مىدهد،علامت و اثر يقين تو چيست؟. -يقين من همان است كه مرا قرين درد قرار داده،در شبها خواب را از چشم من گرفته است و روزها را من با تشنگى به پايان مىرسانم.ديگر از تمام دنيا و مافيها روگردانده و به آن سوى ديگر رو كردهام.مثل اين است كه عرش پروردگار را در موقف حساب و همچنين حشر جميع خلائق را مىبينم.مثل اين است كه بهشتيان را در نعيم و دوزخيان را در عذاب اليم مشاهده مىكنم.مثل اين است كه صداى لهيب آتش جهنم همين الآن در گوشم طنين انداخته است. رسول اكرم رو به مردم كرد و فرمود: «اين بندهاى است كه خداوند قلب او را به نور ايمان روشن كرده است.». بعد رو به آن جوان كرد و فرمود:«اين حالت نيكو را براى خود نگهدار.»جوان عرض كرد:«يا رسول اللََّه!دعا كن خداوند جهاد و شهادت در راه حق را نصيبم فرمايد.». رسول اكرم دعا كرد.طولى نكشيد كه جهادى پيش آمد و آن جوان در آن جهاد شركت كرد.دهمين نفرى كه در آن جنگ شهيد شد همان جوان بود1 ______________________________________________ 1.كافى،جلد 2،باب«حقيقة الايمان و اليقين»،صفحهء 35. |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول