دو همكار | |||
---|---|---|---|
نویسنده: مجنون پنجشنبه، ۳۰ دی ۱۳۸۹ (۱۸:۴۵) | |||
دو همكار صفا و صميميت و همكارى صادقانهء هشام بن الحكم و عبد اللََّه بن يزيد اباضى مورد اعجاب همهء مردم كوفه شده بود.اين دو نفر ضرب المثل دو شريك خوب و دو همكار امين و صميمى شده بودند.ايندو به شركت يكديگر يك مغازهء خرازى داشتند،جنس خرازى مىآوردند و مىفروختند.تا زنده بودند ميان آنها اختلاف و مشاجرهاى رخ نداد. چيزى كه موجب شد اين موضوع زبانزد عموم مردم شود و بيشتر موجب اعجاب خاص و عام گردد،اين بود كه اين دو نفر از لحاظ عقيدهء مذهبى در دو قطب كاملا مخالف قرار داشتند،زيرا هشام از علما و متكلمين سرشناس شيعهء اماميه و ياران و اصحاب خاص امام جعفر صادق عليه السلام و معتقد به امامت اهل بيت بود،ولى عبد اللََّه بن يزيد از علماى اباضيه 1بود.آنجا كه پاى دفاع از عقيده و مذهب بود،اين دو نفر در دو جبههء كاملا مخالف قرار داشتند،ولى آنها توانسته بودند تعصب مذهبى را در ساير شؤون زندگى دخالت ندهند و با كمال متانت كار شركت و تجارت و كسب و معامله را به پايان برسانند.عجيبتر اينكه بسيار اتفاق مىافتاد كه شيعيان و شاگردان هشام به همان مغازه مىآمدند و هشام اصول و مسائل تشيع را به آنها مىآموخت و عبد اللََّه از شنيدن سخنانى برخلاف عقيدهء مذهبى خود ناراحتى نشان نمىداد.نيز اباضيه مىآمدند و در جلو چشم هشام تعليمات مذهبى خودشان را كه غالبا عليه مذهب تشيع بود فرا مىگرفتند و هشام ناراحتى نشان نمىداد. يك روز عبد اللََّه به هشام گفت:«من و تو با يكديگر دوست صميمى و همكاريم. تو مرا خوب مىشناسى.من ميل دارم كه مرا به دامادى خودت بپذيرى و دخترت فاطمه را به من تزويج كنى.». هشام در جواب عبد اللََّه فقط يك جمله گفت و آن اينكه:«فاطمه مؤمنه است.». عبد اللََّه به شنيدن اين جواب سكوت كرد و ديگر سخنى از اين موضوع به ميان نياورد. اين حادثه نيز نتوانست در دوستى آنها خللى ايجاد كند.همكارى آنها باز هم ادامه يافت.تنها مرگ بود كه توانست بين اين دو دوست جدايى بيندازد و آنها را از هم دور سازد2 _____________________________________ 1 .اباضيه يكى از فرق ششگانهء خوارجند.خوارج چنانكه مىدانيم نخست در حادثهء صفين پيدا شدند و آنها جمعى از اصحاب على عليه السلام بودند كه ياغى شدند و بر آن حضرت شوريدند.اين دسته چون از طرفى بر مبناى عقيده كار مىكردند و از طرف ديگر جاهل و متعصب بودند،از خطرناكترين جمعيتهايى بودند كه در ميان مسلمين پيدا شدند و هميشه مزاحم حكومتهاى وقت بودند. خوارج عموما در تبرى از على عليه السلام و عثمان اتفاق داشتند و غالبا ساير مسلمين را كه در عقيده با آنها متفق نبودند كافر و مشرك مىدانستند،ازدواج با ديگر مسلمين را جايز نمىدانستند و به آنها ارث نمىدادند و اساسا خون و مال آنها را مباح مىدانستند؛ولى فرقهء اباضيه از ساير فرق خوارج ملايمتر بودند،ازدواج و حتى شهادت آنان را صحيح مىدانستند و مال و خون آنها را نيز محترم مىشمردند. رئيس اباضيه مردى است به نام«عبد اللََّه بن اباض»كه در اواخر عهد خلفاى اموى خروج كرد.رجوع شود بهملل و نحلشهرستانى،جلد 1،چاپ مصر،صفحهء 271 و صفحهء 212. 2 .مروج الذهبمسعودى،چاپ مصر،ج 2/ص 471،ذيل احوال عمربن عبد العزيز. |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول