در ميقات | |||
---|---|---|---|
نویسنده: مجنون جمعه، ۲۴ دی ۱۳۸۹ (۰:۲۰) | |||
در ميقات مالك بن انس،فقيه معروف مدينه1،سالى در سفر حج همراه امام صادق عليه السلام بود.به ميقات رسيدند و هنگام پوشيدن لباس احرام و تلبيه گفتن-يعنى ذكر معروفلبيك اللهم لبيك-رسيد.ديگران طبق معمول اين ذكر را به زبان آوردند و گفتند.مالك بن انس متوجه امام صادق شد،ديد حال امام منقلب است،همينكه مىخواهد اين ذكر را بر زبان آورد،هيجانى به امام دست مىدهد و صدا در گلويش مىشكند و عنان كنترل اعصاب خويش را از دست مىدهد كه مىخواهد بىاختيار از مركب به زمين بيفتد.مالك جلو آمد و گفت:«يابن رسول اللََّه!چارهاى نيست، هرطور هست اين ذكر را بگوييد.». امام فرمود: «اى پسر ابى عامر!چگونه جسارت بورزم و به خود جرأت بدهم كه لبيك بگويم؟لبيك گفتن به معناى اين است كه خدايا تو مرا به آنچه مىخوانى با كمال سرعت اجابت مىكنم و همواره آماده به خدمتم.با چه اطمينانى با خداى خود اينطور گستاخى كنم و خود را بندهء آماده به خدمت معرفى كنم؟اگر در جوابم گفته شود:«لا لبيك»آن وقت چكار كنم؟»2 _____________________________________ 1 .مالك بن انس بن مالك بن ابى عامر يكى از امامهاى چهارگانهء اهل سنت و جماعت است و مذهب معروف«مالكى»منسوب به او است.عصر وى مقارن است با عصر ابوحنيفه.شافعى شاگرد مالك بود و احمدبن حنبل شاگرد شافعى. مكتب فقهى مالك نقطهء مقابل مكتب فقهى ابوحنيفه به شمار مىرفت،زيرا مكتب ابوحنيفه بيشتر متكى بر رأى و قياس بود،برخلاف مكتب فقهى مالك كه بيشتر متكى بر سنت و حديث بود.در عين حال،مطابق نقل ابن خلّكان دروفيات الاعيان(جلد 3،صفحهء 682)،مالك در نزديكى مردن سخت مىگريست و از اينكه در برخى موارد به رأى خويش فتوا داده است نگران و وحشتناك بود،مىگفت: «اى كاش به رأى فتوا نداده بودم،و راضيم به جاى هر يك از آن فتواها تازيانهاى بخورم و از تبعهء آن گناهان آزاد باشم.». از مفاخر مالك اين مطلب شمرده شده كه معتقد بود بيعت«محمدبن عبد اللََّه محض»كه شهيد شد صحيح است و بيعت بنى العباس چون مبنى بر زور بوده صحيح نيست.مالك از اظهار اين عقيدهء خويش امتناع نمىكرد و از سطوت بنى العباس پروا نمىنمود.همين امر سبب شد كه به دستور جعفربن سليمان عباسى،عموى سفاح و منصور،تازيانهء سختى به وى زدند.و اتفاقا همين تازيانه خوردن سبب شد كه مالك احترام و شهرت و محبوبيت زيادترى پيدا كند.رجوع شود بهوفيات الاعيان،جلد 3،صفحهء 582. مالك چون در مدينه بود به محضر امام صادق زياد رفت و آمد مىكرد و از كسانى بود كه از آن حضرت حديث روايت كردهاند.و مطابق نقلبحار(جلد 11،صفحهء 901)از كتابهاىخصالوعلل الشرايعوامالىصدوق،هنگامى كه مالك به محضر امام صادق مىرفت امام به او محبت مىفرمود و گاه به او مىفرمود:«من تو را دوست مىدارم»و مالك از اينكه مورد تفقد امام قرار مىگرفت سخت شاد مىگشت.مالك به نقل كتابالامام الصادق(صفحهء 3)مىگفت:«من مدتى به حضور امام صادق آمد و شد داشتم.او را هميشه در حال نماز يا روزه يا تلاوت قرآن مىديدم.فاضلتر از جعفربن محمد در علم و تقوا و عبادت چشمى نديده و گوشى نشنيده و به قلبى خطور نكرده است.»و هم مالك است كه به نقلبحاردربارهء امام صادق مىگويد:«او از بزرگان عبّاد و زهاد بود كه از خدا مىترسيد و بسيار حديث مىدانست.خوش مجلس و خوش معاشرت بود.مجلسش پرفيض بود.نام رسول خدا را كه مىشنيد رنگ صورتش تغيير مىكرد.» 2 .بحارالانوار،ج 11/ص 901. |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول