پاسخ به: عصر ظهور | |||
---|---|---|---|
نویسنده: کاف. میم سهشنبه، ۱ فروردین ۱۳۹۱ (۲:۵۱) | |||
امشب اومدم یه متن زیبا ز اقای رائفی پور بذارم فوق العاده س خوندنشو به همه دوستان پیشنهاد میکنم.... امید وارم امسال سال خوبی باشه... سال ظهور حضرت.. این عید ها برای من آقا نمی شود شنبه بیست و هفتم اسفند 1390 بسم رب المهدی السلام عليک يا ربيع الأنام و نضره الأيام سلام بر تو اي بهار خلايق و خرمي روزگار! مولایم ما را ببخش که یک عمر چه کودکانه نشستیم و انتظار کشیدیم تا صدای شلیک یک توپ ، نوید آمدن بهار را سردهد. ای صد افسوس که تو بهار بودی ومن بی تو هر فروردینم دی بود و نمی دانستم. صادق (ع) آل محمد(ص) فرموند: که نوروز و اول بهار روزی است که ما توقع فرج حضرت مهدی (عج) را داریم. کودک که بودم پدرم جمعه ها صبح درب خانه را آب و جارو می کرد تا اگر مولا از آن حوالی عبور کند ... و نو روز هر باره این حس را در من زنده می کند مردمی را می بینم که سراسر شوق و شورند ، خانه تکانی می کنند و لباس های نو برتن... اما برای چه ؟ برای که ؟ اینان منتظرند تا بهار شود ؟ سالهاست می اندیشم که هنگام بهار مگر چه می شود که اینگونه به هم می ریزیم ، مهربان می شویم، به سراغ هم می رویم و از همه مهمتر منتظر می شویم... انتظار ... سالهاست به لحظات سال تحویل و یک دقیقه ای که قبل از حلول سال نو همه ساکتند و نفس ها را در سینه حبس می کنند می اندیشم! و هر ساله هیچ اتفاقی نمی افتند!!! کجایی ای ربيع الأنام و نضره الأيام نمی دانم ، شاید از گذشته به ایرانیان اینگونه آموختند تا رزمایش ظهور برگزار کنند ... وصد افسوس که ره گم کردیم و انتظار خورشید را کشیدیم و حال آنکه تو خود خورشید بودی و ما ندانستیم. ای کاش دقایقی تمام نفس ها برای تو حبس می شد و همه با هم زمزمه می کردند دعای عهد و ندبه و فرج را ... و ای کاش هفت سین مان را در جمکران می گستردیم و در آن به جای سفره ، "سجاده ای" می انداختیم به گستردگی زمین... و"ستاره ای" از آسمان به زیر می کشیدیم به یاد تو... و "ساعتی" برای شمار ثانیه هایی که بی تو گذشت و "سدر" را به یاد سدره المنتهی مصطفی (ص) بر سجاده می ریختیم! و "سیصد و سیزده سرباز" و "سلاحی" به نشان پایبندی بر سوگندی که با تو بسته ایم تا خونی که در رگهایمان است نذر تو باشد که چه نیکو در عهد آموختیم بسراییم " شاهِراً سَيْفي ، مُجَرِّداً قَناتي، مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعي فِي الْحاضِرِ وَ الْبادي " و با شميشر آخته ، و نيزه برهنه ، پاسخ گويان به نداى آن خواننده بزرگ در شهر و باديه ایم.و سین ششم سجاده مان را از خدا می خواهیم تا "سرمه" کشد چشمانمان را به وصال دیدارش... و شنوا سازد شنوایی مان را به نوای انا المهدی... اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ وَ اكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ و سین هفتم را نیز من بر این سجاده می نشانم " سلام علی آل یاسین". به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت حجه ابن الحسن العسکری (عج) که صد البته نزدیک است. نوشته شده در ساعت 14:0 توسط علی اکبر رائفی پور مشاهده لینک |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول