پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | |||
---|---|---|---|
نویسنده: مجنون سهشنبه، ۲۹ شهریور ۱۳۹۰ (۳:۴۶) | |||
سوره توبه آیه 60 -------------------------------------------- آيه إِنَّمَا الصَّدَقَتُ لِلْفُقَرَآءِ وَالْمَسَكِينَ وَالْعَمِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِى الرِّقَابِ وَالْغَرِمِينَ وَفِى سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِّنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ----------------------------------------------- ترجمه همانا صدقات (زكات)، براى نيازمندان ودرماندهگان وكارگزارانِ زكات وجلب دلها و آزادى بردگان واداى بدهى بدهكاران و(هزينهى جهاد) در راه خدا وتأمين در راه مانده است، اين دستور، فرمانى است از جانب خدا و خداوند، دانا و حكيم است. ------------------------------------------------ نکته ها «صَدقه» و «صِداق»، از «صِدق» است. «صَدقه»، نشان صداقت در ايمان به خدا و «صِداق» يا مهريه، نشانهى صِدق و راستى در علاقه به همسر است. مراد از صدقه در اين آيه، زكات واجب است. «فَقير»، از «فَقر»، به معناى كسى است كه نادارى، ستون فقراتش را مىشكند. و «مسكين»، از «مَسكن»، يعنى آنكه به خاطر نادارى، خانهنشين شده است. طبق بعضى روايات، فقير نادارى است كه از مردم درخواست نمىكند، ولى مسكين كسى است كه از شدّت بينوايى، سؤال و درخواست مىكند. [85] از اينكه در آيات قبل، منافقان از نحوهى تقسيم اموال به پيامبرصلى الله عليه وآله عيب مىگرفتند؛ «يلمزك فى الصدقات» و در اين آيه، صدقات تنها براى گروههاى خاصّى اجازه داده شده، مىفهميم كه منافقان، به زكات چشم داشتهاند. «العاملين عليها»، عاملان زكات، همهى آنانند كه در جمعآورى، نگهدارى، توزيع و محاسبات زكات، زحمت مىكشند كه اجرت آنان از زكات پرداخت مىشود. «مؤلّفة قلوبهم»، آنانند كه زمينهاى براى گرايش به اسلام ندارند و با مصرف بخشى از زكات، مىتوان قلوب آنان را جذب كرد. البتّه پرداخت زكات براى تأليف قلوب، به مفهوم ايمان آوردنِ پولى نيست، بلكه زمينهسازى براى حصول درك و آموزش و سپس معرفت وايمان است. «يتألّفهم و يعلّمهم كى ما يعرفوا» [86] «الغارمين» كه يكى از مصارف زكات است، بدهكارانى هستند كه بىتقصير زيربار قرض رفتهاند، مثل آنان كه در آتشسوزى، سيل، غرق كشتى و حوادث طبيعى ديگر، هستى و دارايى خود را از دست دادهاند. امام صادقعليه السلام فرمود: «ايّما مؤمن او مسلمِ ماتَ وترك ديناً و لم يكن فى فسادٍ ولا اسرافِ فعلى الأمام ان يقضيه» [87] هر مؤمن يا مسلمانى كه بميرد و بدهى بر جاى گذارد، كه بر اساس فساد و اسراف نباشد، پرداخت بدهى او بر امام است. «فى سبيل اللَّه»، همهى كارهاى خداپسندانه است و شامل مواردى چون تبليغات دينى، خدماتِ رفاهى و گرهگشايى از مشكلات مسلمانان مىشود. گرچه مصداق بارز آن در غالب تفاسير، جنگ وجهاد معرّفى شده است. «ابن السبيل»، كسى است كه در وطن خويش توانگر است، ولى در سفر، گرفتار و بىپول شده است. سيماى زكات حكم زكات در مكّه نازل شده است، امّا به علّت كمى مسلمانان و اندك بودن پول زكات، مردم خودشان مىپرداختند. پس از تشكيل حكومت اسلامى در مدينه، مسألهى گرفتن زكات از مردم و واريز كردن آن به بيتالمال و تمركز آن توسّط حاكم اسلامى مطرح شد. «خذ من اموالهم صدقة» [88] زكات مخصوص اسلام نيست، بلكه در اديان پيشين نيز بوده است. حضرت عيسىعليه السلام در گهواره به سخن آمد وگفت: «اوصانى بالصلوةِ والزّكوة» [89] و حضرت موسىعليه السلام خطاب به بنىاسرائيل مىفرمايد: «اقيموا الصلوة واتُوا الزّكوة» [90] و دربارهى عموم پيامبران مىخوانيم: «وجعلناهم ائمّةً يهدون بامرنا واوحينا اليهم فعلَ الخيراتِ واقامَ الصلوة وايتاء الزكوة» [91] در قرآن چهار تعبير براى زكات بيان شده است: 1- ايتاء مال. « وآتى المال على حبّه ذوى القربى» [92] 2- صدقه. « خذ من اموالهم صدقة» [93] 3- انفاق. «يقيموا الصلوة وينفقوا» [94] 4- زكات. «يقيمون الصلاة ويؤتون الزكوة» [95] در قرآن، معمولاً زكات همراه با نماز آمده است و طبق روايات، شرط قبولى نماز، پرداخت زكات است. اين پيوند رابطهى با خدا ورابطهى با مردم را مىرساند. در قرآن هيچ يك از واجبات دين، اينگونه مقارن با نماز نيامده است. گرفتن زكات بر سادات حرام است، گروهى از بنى هاشم از پيامبرصلى الله عليه وآله تقاضا كردند تا مسئول جمعآورى زكات چهارپايان باشند و بدين وسيله سهمى به عنوان كارگزاران زكات نصيبشان گردد. حضرت فرمودند: زكات بر من و شما حرام است. [96] مگر آنكه دهنده و گيرندهى زكات هر دو سيّد باشند. قانون زكات، به معناى تمايل اسلام به وجود قشرِ فقيرِ زكات گيرنده و ثروتمندِ زكات دهنده نيست، بلكه راه حلّى براى يك واقعيّت خارجى جامعه است. اغنيا هم گاهى با پديدههايى چون سرقت، آتشسوزى، تصادف، جنگ و اسارت مواجه مىشوند و در نظام اسلامى بايد بودجهاى براى تأمين اجتماعى باشد. در روايات آمده است: خداوند در مال اغنيا به مقدار حلّ مشكل نيازمندان حقّى قرار داده است و اگر مىدانست كه برايشان كافى نيست، آن را مىافزود. اگر مردم حقوق فقرا را به آنان مىپرداختند، همه زندگى خوبى داشتند و اگر اغنيا زكات مىدادند، فقيرى در كار نبود. [97] بر خلاف عقيدهى بعضى در مورد جلوگيرى از افزايش درآمد افراد و محدود ساختن آن، اسلام عقيده دارد كه بايد به انسان آزادى نسبى داد تا با تلاش، ابتكار و بهرهگيرى از طبيعت رشد كند، ولى ماليات هم بپردازد. شرط مصرف زكاتِ در راه خدا، «فى سبيل اللَّه» فقر نيست، بلكه در هر جا كه كمك به حاكميّت خطّ اسلام كند، مىتوان خرج كرد. [98] براى نجات جامعه از شرّ افراد شرور، مىتوان از زكات استفاده كرد و اين مشمولِ «والمؤلفة قلوبهم» است. [99] اگر بر گردن كسى، ديه ثابت شد و توان پرداخت نداشت، مشمول «والغارمين» است و مىتوان از زكات به او كمك كرد. [100] شايد تعبير «وفى الرقاب»، شامل مصرف زكات براى آزادسازى زندانيان يا تأمين مخارج آنان هم بشود. تقسيم زكات در موارد هشتگانه، لازم نيست يكسان باشد؛ بلكه زير نظر حاكم اسلامى و به مقدار نياز و ضرورت تقسيم مىشود. زكات، عامل تعديل ثروت است. زكات، تشكّر عملى از دادههاى الهى است. زكات، فاصلهى طبقاتى را كاسته، كينهى ميان فقرا و ثروتمندان را مىزدايد. زكات، روح سخاوت و رحمت را در انسان زنده ساخته، از دنيا طلبى و وابستگى مادّى مىكاهد. زكات، پشتوانهى تأمين اجتماعى محرومان است. به فقير مىگويد: نگران نباش، به ورشكسته مىگويد: تلاش مجدّد كن، به مسافر مىگويد: از ماندن در راه نترس، به كارمند مىگويد: سهم تو محفوظ است، به بردگان وعدهى آزادى مىدهد، بازار خدمات الهى را رونق مىبخشد و دلهاى ديگران را به اسلام جذب مىكند. غفلت از ياد خدا، بهرهكشى از مردم، سنگدلى، طغيان و عيّاشى، ثمرهى تكاثر و ثروتاندوزى است و زكات، داروى اين بيمارى است. زكات، علاوه بر محروميت زدايى، گرايش به اسلام را مىافزايد و يا لااقل موجب ترك همكارى افراد با دشمنان اسلام مىگردد. چنانكه در روايات آمده است كه گاهى افرادى كه ايمان ضعيفى دارند، با كمكهاى مالى و نزديك شدن به اسلام، ايمانشان استوار مىشود. [101] زكات كه نمودارى از نظام اسلامى است زمينهساز عدالت اجتماعى، فقرزدايى، تأمين كارمندان، محبوبيت بينالمللى، آزادى بردگان وافراد در بند، به حركت درآوردن نيروها، حفظ آيين وكيان مسلمانان وگسترش خدمات عمومى است. _________________________________ 85) تفسير الميزان. 86) تفسير نورالثقلين. 87) تفسير كنزالدقائق. 88) توبه، 103. 89) مريم، 32. 90) بقره، 34. 91) انبياء، 73. 92) بقره، 77. 93) توبه، 103. 94) ابراهيم، 31. 95) مائده، 55. 96) تفسير نورالثقلين؛ كافى، ج 4، ص 58. 97) وسائل، ج6، ص4. 98) تفسير روحالمعانى. 99) تفسير روحالمعانى. 100) تفسير مراغى. 101) تفسير نورالثقلين. ---------------------------------------------- پيام ها 1- زكات، نشانهى صداقت در اظهار ايمان است. «انّما الصدقات» 2- تقسيم زكات براساس وحى است، نه توقّعات. در مقابل عيبجويى منافقان، فرمود: «انّما الصدقات للفقراء و...» 3- مصرف زكات در غير موارد هشتگانهى اين آيه، جايز نيست. «انّما الصدقات» 4- يكى از اصول عدالت اجتماعى اسلامى، بيمه و تأمين زندگى محرومان است.«انّما الصدقات للفقراء» 5 - همهى دارايىهاى انسان از خودش نيست، ديگران هم در آن سهم دارند. «للفقراء و ...» 6- پرداخت كنندگان زكات، نبايد بر فقيران منّت بگذارند، چون سهم زكات، ملك خودشان است. «للفقراء» 7- فقرزدايى بايد در رأس برنامههاى نظام اسلامى باشد. «فريضة من اللَّه» ابتدا «للفقراء» مطرح شد و سپس موارد ديگر. 8 - تأمين زندگى كسانى كه به دنبال اقامهى احكام و فرائض دينى هستند، لازم است. «والعالمين عليها» 9- هر كارى بها و ارزشى دارد، خواه كارگر و كنندهى آن نيازمند باشد، يا غنى. «العاملين عليها» 10- همچنان كه قاضى بايد تأمين شود تا به فكر رشوه نيفتد، دست اندركاران زكات هم بايد تأمين شوند تا به فكر رشوه و اختلاس نيفتند. «العاملين عليها» 11- براى جمعآورى زكات، بايد كسانى از سوى حكومت اسلامى مأمور شوند. «العاملين عليها» 12- مسائل مادى و معنوى، به هم آميخته است. «والمؤلفة قلوبهم» 13- اسلام، برخلاف استعمارگران دروغگو ولاف زن، با حلّ مشكلات اقتصادى جامعهها و به قصد قربت، همراه با برهان و ارشاد، مكتب خود را توسعه مىدهد. «المؤلفة قلوبهم» 14- از وظايف دولت اسلامى آن است كه مال را وسيلهى جذب دلها قرار دهد. [102] «والمؤلفة قلوبهم» 15- اسلام براى آزادى بردگان، بودجه قرار داده است. «وفى الرقاب» 16- مخارج تشكيلات زكات، بر دولت تحميل نمىشود، بلكه خودكفاست. «العاملين عليها» 17- حكومت اسلامى، مسئول گرفتن زكات و پرداختِ بجاى آن است، تا فقرا، خود مستقيماً نزد اغنيا نروند و احساس حقارت نكنند. [103] «العاملين عليها» 18- بودجهى جهاد و دفاع از سرزمين اسلامى از زكات و به دوش مردم است. «فى سبيل اللَّه» 19- مال، بايد وسيلهى قرب به خدا باشد. «فى سبيل اللَّه» 20- اسلام با تأمين بودجه براى واماندگان در سفر، به مسألهى سفر، تجارت و سياحت بها داده است. «ابن السبيل» 21- قانون زكات، قانونى حساب شده و حكيمانه است. «انمّا الزكاة... فريضةً... عليم حكيم» 22- اسلام، تنها دين عبادت نيست، قوانين اقتصادى هم دارد. «فريضةً» _______________________________ 102) در اسلام، مسائلى همچون هديه، سوغات و اطعام، به عنوان اهرمى جهت جذب قلوب به حساب آمده است. 103) آيهاى ديگر مىفرمايد: «خذ من اموالهم صدقة» توبه، 103. |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول