پاسخ به: کلام حق (متن و تفسیر آیه به آیه قرآن کریم) | |||
---|---|---|---|
نویسنده: مجنون جمعه، ۴ شهریور ۱۳۹۰ (۱۶:۲۲) | |||
سوره اعراف آیه 176 ------------------------------------------------- آيه وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَهُ بِهَا وَلكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَيهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَث ذَّ لِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِايَتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ----------------------------------------------- ترجمه و اگر مىخواستيم، (قدر وارزش) او را به وسيلهى آيات (و علومى كه به او داده بوديم) بالا مىبرديم، ولى او به زمين (و مادّيات) چسبيد و از هوس خود پيروى كرد. پس مَثَل او مَثَل سگ است كه اگر به آن حمله كنى دهان باز كرده و پارس مىكند و زبان بيرون مىآورد و اگر او را واگذارى، باز چنين مىكند (هميشه دهان دنياپرستان باز است،) اين، مَثَل كسانى است كه آيات مارا تكذيب كردند. پس اين داستان را (برايشان) بازگو، باشد كه بينديشند. ---------------------------------------------- نکته ها در اين آيه، چون كلمهى «أرض» در برابر رفعت معنوى قرار گرفته، مراد از آن مسائل حقير، مادّى و دنيوى است. پيامبر صلى الله عليه وآله فرمودند: كسى كه علم و معلوماتش زياد شود، امّا هدايتيابى او بيشتر نشود، آن علم سبب دورى بيشتر او از خداوند شده است. [342] قصّههاى قرآن بر پايهى حقّ و حقيقت استوار است و براى دلدارى و ثبات قدم پيامبر صلى الله عليه وآله و اهل ايمان، نا اميدى دشمنان و وسيلهى موعظه و تذكّر مؤمنان بوده [343] و مايهى عبرتى براى خردمندان است. [344] _____________________________ 342) بحار، ج2، ص37 343) هود، 120 344) يوسف، 111 -------------------------------------------- پيام ها 1- پايبندى به آيات الهى، سبب تقرّب به خداوند و مقامات والاست. «لرفعناه بها» 2- در عين حاكميّت اراده و خواست خداوند بر جهان، انسان مختار وآزاد است. «و لو شئنا لرفعناه بها ولكنّه اخلد الى الارض...» 3- خواست خداوند، بر پايهى عملكرد خودماست. «و لو شئنا لرفعناه بها ولكنّه اخلد الى الارض و اتّبع الهوى» آرى، رسيدن به مقام قرب، مشروط به پرهيز از دنياگرايى و هوس است. 4- مردم غافل، به چهار پايان مىمانند، ولى دانشمند دنياپرست، مثل سگ حريص است. «كمثل الكلب» 5 - دانشمند بىعمل، منفور است. «كمثل الكلب ان تحمل عليه يلهث...» 6- اسير دنيا، هرگز آرامش ندارد. «ان تحمل عليه يلهث أو تتركه يلهث» انسان حريص هر چه داشته باشد، باز هم زبان طمعش بيرون است، زيرا دنياپرستى و حرص، نهايت ندارد. 7- علاقه به دنيا و هواپرستى، انسان را نسبت به امور ديگر بىتفاوت مىكند. «ان تحمل ... أو تتركه...» 8 - علماى دين اگر دنياگرا شدند، در معرض تكذيب آيات الهى و گرايش به كفر قرار مىگيرند. «اخلد الى الارض... كذّبوا بآياتنا» 9- سرنوشت علما و دانشمندان فريب خورده، بايد مايه عبرت و انديشهى مردم باشد. (در آيهى قبل آمد: «وَاتلُ»، در اينجا مىخوانيم: «فاقصص»). 10- داستاننويسى و داستانسرايى بايد در مسير رشد فكرى انسان باشد، نه تخدير و سرگرمى. قصّهگويى جهتدار، كار انبياست. «فاقصص القصص لعلّهم يتفكّرون» |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول