پاسخ به: کلام مولا (متن و ترجمه نهج البلاغه) | |||
---|---|---|---|
نویسنده: مجنون شنبه، ۲ بهمن ۱۳۸۹ (۱۶:۴۵) | |||
خطبه 115 وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ اَرْسَلَهُ داعِياً اِلَى الْحَقِّ، وَ شاهِداً عَلَى الْخَلْقِ. فَبَلَّغَ رِسالاتِ رَبِّهِ غَيْرَ وان وَلا مُقَصِّر، وَ جاهَدَ فِى اللّهِ اَعْداءَهُ غَيْرَ واهِن وَ لا مُعَذِّر. اِمامُ مَنِ اتَّقى، وَ بَصَرُ مَنِ اهْتَدى. مِنْـها وَ لَوْ تَعْلَمُونَ ما اَعْلَمُ مِمّا طُوِىَ عَنْكُمْ غَيْبُهُ، اِذاً لَخَرَجْتُمْ اِلَى الصُّعُداتِ تَبْكُونَ عَلى اَعْمالِكُمْ، وَ تَلْتَدِمُونَ عَلى اَنْفُسِكُمْ، وَلَتَرَكْتُمْ اَمْوالَكُمْ لاحارِسَ لَها وَ لا خالِفَ عَلَيْها، وَلَهَمَّتْ كُلَّ امْرِىء مِنْكُمْ نَفْسُهُ لايَلْتَفِتُ اِلى غَيْرِها. وَلكِنَّكُمْ نَسيتُمْ ما ذُكِّرْتُمْ، وَ اَمِنْتُمْ ما حُذِّرْتُمْ، فَتاهَ عَنْكُمْ رَأْيُكُمْ، وَ تَشَتَّتَ عَلَيْكُمْ اَمْرُكُمْ. وَلَوَدِدْتُ اَنَّ اللّهَ فَرَّقَ بَينى وَ بَيْنَكُمْ، وَ اَلْحَقَنى بِمَنْ هُوَ اَحَقُّ بى مِنْكُمْ، قَوْمٌ وَاللّهِ مَيامينُ الرَّأْىِ، مَراجيحُ الْحِلْمِ، مَقاويلُ بِالْحَقِّ، مَتاريكُ لِلْبَغْىِ، مَضَوْا قُدُماً عَلَى الطَّريقَةِ، وَ اَوْجَفُوا عَلَى الْمَحَجَّةِ، فَظَفِرُوا بِالْعُقْبَى الدّائِمَةِ، وَالْكَرامَةِ الْبارِدَةِ. اَما وَاللّهِ لَيُسَلَّطَنَّ عَلَيْكُمْ غُلامُ ثَقيف، الذَّيّالُ الْمَيّالُ، يَأْكُلُ خَضِرَتَكُمْ، وَ يُذيبُ شَحْمَتَكُمْ; اِيه اَباوَذَحَةَ! [اَقُولُ: الْوَذَحَةُ: الْخُنْفَساءُ. وَ هذَا الْقَوْلُ يُومِئُ بِهِ اِلَى الْحَجّاجِ، وَلَهُ مَعَ الْوَذَحَةِ حَديثٌ لَيْسَ هذا مَوْضِعَ ذِكْرِهِ.] --------------------------------------------------- ترجمه خداوند پيامبر را دعوت كننده به سوى حق، و گواه بر خلق فرستاد. آن حضرت بدون سستى و تقصير تمام احكام پروردگارش را به مردم رساند، و بدون ضعف و عذرتراشى با دشمنان خدا جنگيد. وى پيشواى اهل تقوا، و ديده اهل هدايت بود. از اين خطبه است از امورى كه بر شما پنهان است آنچه را كه من مى دانم اگر شما مى دانستيد سر به بيابان گذاشته، بر كرده هايتان مى گريستيد، و همچون زنان داغديده بر سر و سينه مى كوبيديد، و اموال خود را بدون نگهبان و سرپرست رها مى كرديد، و هر كس در بند خود مى شد و به ديگران توجه نمى كرد. ولى تذكّراتى كه به شما داده اند فراموش كرده ايد، و نسبت به آنچه شما را ترسانده اند خود را ايمن مى دانيد، پس رأى شما سرگشته، و كارتان بى سر و سامان شده. هرآينه دوست دارم خداوند بين من و شما جدايى افكند، و مرا به كسى كه نسبت به من از شما سزاوارتر است ملحق كند، همان مردمى كه به خدا قسم داراى رأى ميمون و پسنديده، و بردبارى زياد، و گويندگان حق، و تارك ستم و تجاوز، و پيشروان راه حق، و شتابنده به مسير هدايت بودند، كه به نعمت جاويد دنياى ديگر رستگار شدند، و به كرامت گواراى آن شتاب ورزيدند. به خدا قسم پسرى از قبيله ثقيف بر شما مسلّط شود، متكّبر و رويگردان از حق، اموالتان را مى خورد، و پيه شما را از شدت ظلم آب مى كند; فشارت را بيشتر كن اى اباوَذَحه! [مى گويم: مراد از «وَذَحه» خُنْفَساء (جُعَل) است. و اين گفته اشاره به حجّاج است، و او را با اين حيوان كثيف داستانى است كه جاى نقل آن نيست.] |
تالار گفتمان
آخرین عناوین
آخرین ارسالها
قوانین و مقررات
عاشقان آبی و اناری
مباحث آزاد
لیگ فانتزی
مسابقات سایت
آبی و اناری
گردانندگان سایت
حمایت مالی از سایت
تاریخچه باشگاه
افتخارات باشگاه
زندگینامه بازیکنان
مربیان باشگاه
اسطورههای باشگاه
مقالات سایت
پیوستن به جمع نویسندگان آبی و اناری
مقالات اختصاصی
مقالات آماری تحلیلی
مقالات آنالیز فنی
گالری عکس
پیوستن به جمع همکاران گالری
عکسهای قهرمانی
عکسهای بازیهای بارسا
عکسهای بازیکنان
عکسهای فصل 2016/17
نقشه سایت
سوال یا ابهام خود را مطرح نمایید!
راهنمای عضویت در سایت
مشکل در ورود به سایت
سوالات متداول